جمهوریت – روزنامه شرق نوشت: وعدههای بزرگ علیرضا زاکانی، یکی از نامزدهای انتخابات ریاستجمهوری، مورد انتقاد برخی از کارشناسان اقتصادی و سیاسی قرار گرفته است؛ از حل آسان مشکل مسکن تا وعده یارانه طلایی به مردم.
او در شهرداری هم وعدههای بزرگی به تهرانیها داده است؛ از شکستن کمر ترافیک و قیمت مسکن تا نونوارکردن ناوگان حملونقل عمومی و ارزانکردن زندگی در تهران. اما هنوز تهرانیها طعم این وعدهها را نچشیدهاند.
او در حالی از تحقق وعده برقیشدن در صداوسیما سخن میگوید که هنوز خبری از فعالشدن هزار تاکسی برقی در تهران نیست و گفته میشود بیش از ۷۰ تاکسی برقی پلاکگذاری شدهاند و همچنان وضعیت وام این خودروها روشن نیست. اگر همه این هزار تاکسی برقی را هم فعال در تهران تصور کنیم، باز هم اعداد اعلامشده نشان میدهد هنوز تا عملیاتیشدن وعدهها راه زیادی باقی مانده است. شهردار تهران مهر سال ۱۴۰۲ قول ورود ۲۰ هزار تاکسی و ون برقی را به تهران داده بود.
او یادآوری کرد که برای اقشار خاص، با توجه به اقتضائات آنها، این میزان افزایش پیدا خواهد کرد. این یارانه شهروندی در انبوه وعدههای شهردار گم شد. قولها و وعدههای عملنشده شهردار تهران تا جایی ادامه پیدا کرد که واکنش اعضای شورای شهر تهران را هم به دنبال داشت. ناصر امانی، عضو شورای شهر تهران، در یکی از تذکرهایی که به شهردار تهران داده، گفته بود: «ذکر من در مورد قولهایی است که ما به مردم میدهیم؛ آنها را تکرار میکنیم و اصرار هم میکنیم و بعد به راحتی از کنارشان میگذریم. اگر اشتباه کردیم از مردم عذرخواهی کنیم و وعدهای که نمیتوانیم عمل کنیم، به مردم ندهیم».
زاکانی در این سالها وعدههای زیادی در حوزه حملونقل عمومی داده است و مسافران اتوبوس که این روزها گرما و شلوغی اتوبوسهای فرسوده را تجربه میکنند، مدتهاست منتظر تحقق وعدههای حملونقلی شهردار تهران هستند. سال ۱۴۰۱ قرار بود تعداد اتوبوسهای تهران به پنجهزارو ۵۰۰ دستگاه برسد، اما در سال ۱۴۰۳ هنوز تعداد اتوبوسهای فعال تهران به دوهزارو ۵۰۰ دستگاه نرسیده و رکورد تاریخی شهردار محقق نشده است. او در همان نشست خبری قول داد تا پایان سال ۱۴۰۲ پرونده هفت خط مترو بسته میشود؛ وعدهای که به سال ۱۴۰۳ منتقل شد. زاکانی قول افزایش تعداد واگنهای مترو را هم داده و تهرانیها همچنان منتظر واگنهای چینی هستند که به گفته مدیران شهری یک رام آن بهمن امسال به تهران میرسد.
ابراپلیکیشن شهرداری سامانه شهرزاد است که بسیاری از کارشناسان آن را نسخه ضعیف «تهران من» توصیف میکنند. شهردار تهران در حالی وعده ارزانی میدهد که بر اساس لایحه شهرداری تهران که مورد تصویب شورای شهر تهران نیز قرار گرفت، مرگ هم در پایتخت گران شد. جز یک طبقه قبر رایگان که سهم هر تهرانی در زمان مرگ است، دو طبقه از سه طبقه از قبور قطعات روز بهشتزهرا ۳۸ درصد گران شد و پس از این برای هر طبقه باید ۱۵ میلیون پرداخت شود. البته شوراییها مجوز دادند تا ۳۰ میلیون هزینه قبر قسطی پرداخت شود.
یکی از سخنان پرتکرار شهردار تهران، مبارزه با فساد است. داوود گودرزی، شهردار منطقه ۵ که زمانی رئیس سازمان بازرسی شهرداری تهران بود، یک بار با حضور در صحن شورای شهر از اقدامات شهرداری در حوزه شفافسازی و مبارزه با فساد گفت. او از کشف هفت شبهشبکه فساد در شهرداری تهران خبر داد و گفت: این شبکهها در قهوهخانهها دور هم جمع میشدند که پروندههای آنها در هیئت تخلفات رو به اتمام است.
ادبیات تند و تیز زاکانی در برابر برخی از منتقدان هم نکته تازهای نیست. لحن بیان او در مناظرههای انتخابی دوره گذشته و نحوه پاسخگویی او هنوز هم گاهی از سوی منتقدانش در فضای مجازی یادآوری میشود. زاکانی در واکنش به انتقاد مدیران و تصمیمگیران سابق شهرداری هم از همین ادبیات استفاده میکند. از پیشنهاد دوچرخهزدن در سایه به پیروز حناچی تا پاسخ به انتقاد محسن هاشمی از تراموا که سالها مدیریت متروی تهران را بر عهده داشت و گفتن این جملات خطاب به وی که آدم چیزی را که بلد نیست، نباید بگوید چون مجبور نیست حرف بزند!