به گزارش جمهوریت ؛ محسن رضایی فرمانده کل سپاه در دوران دفاع مقدس صبح امروز -دوشنبه ۱۰ دی-با حضور در برنامه ” حالا خورشید” که با موضوع «بررسی عملیات کربلای ۴ و حواشی آن» پرداخت ، گفت : من دست کسانی را که به خاطر توئیتی که در مورد عملیات کربلای ۴ به من انتقاد وارد کردند میبوسم و قصد رویارویی با آنها را ندارم. البته از سیاسیونی که در این باره حرف زدند انتظاری ندارم و به آنها میگویم آقایان حاشیه سازی نکنید و به درد و معیشت مردم برسید.
بیشتر بخوانید:
وی ادامه داد: هر سال دی ماه با یک داستان تکراری مواجهیم که عدهای میآیند در صحنه ومیگویند که عملیات کربلای ۴ لورفته و هزاران نفر شهید و مجروح شدند و فرماندهان هیچ توجهی به جان بچههای مردم نداشتند.ما دیدیم چه کار کنیم که این قصه هر سال تکرار میشود.من یک توئیتی زدم که شما که این همه حرف میزنید بیایید این قضیه را این زاویه دیگر نیز نگاه کنید و آن این است که عملیاتی را که انجام دادیم به عملیات فریب تبدیل کردیم و ۱۵ روز بعد درست درهمان منطقه عملیاتی را انجام دادیم.قصدمن این بود که حال که در مورد عملیات کربلای ۴ کار کارشناسی و انتقادی انجام میشود در مورد جنبه تبدیل این عملیات به عملیات فریب هم بحث شود.اما این حرف مرا طور دیگری برداشت کردند.این تحلیل پسینی است یعنی اینکه مثل روز روشن است. اولین باری نیست که این حرف را میزنیم.شاید ششمین باری است که میگوییم عملیات کربلای ۴ را برای این انجام داده بودیم که از اروندرود عبور کنیم و اگر راهمان باز بود که دیگر از شلمچه ادامه نمیدادیم.از همان جزایز امالرصاص میرفتیم و از جنوب بصره درمیآمدیم. اما وقتی دیدیم جزیره امالرصاص بسته است و مصلحت ما نیست تقریبا ساعت ۵ و ۶ دستورعقب نشینی دادیم. یعنی ساعت ۱۰:۳۰ دقیقه شروع کردیم و ساعت ۶ به قرارگاه نجف گفتم عقب بیاید.ساعت ۷ که آفتاب داشت زده میشد به قرارگاه نوح گفتم عقب بیاید.ما بیشتر جزیره امالرصاص را گرفته بودیم به همین خاطر ۲۴ ساعت بعد گفتیم لشکرها از آنجا عقبنشینی کنند.دلیلش این بود که میخواستیم در مورد ادامه عملیات تصمیمگیری کنیم تا شاید از همین مسیر عملیات را ادامه بدهیم.پس معلوم است که عملیات اصلی بوده است اما عملیات بزرگ ما نبوده است.
رضایی یادآور شد:عملیاتهای بزرگ ما همیشه چهار پنج مرحله داشتند. بعضیها مثل فاو (والفجر ۸) ۷۵ روز طول کشید.عملیات کربلای ۵ ۲۰ روز طول کشید.بیتالمقدس بیست و چند روز طول کشید و در چند مرحله اجرا میشدند.هیچ عملیات بزرگی یک مرحلهای نبوده است.عملیات کربلای ۴ را هم وقتی صبح متوجه شدیم کدام مناطق باز و کدام مناطق بسته است متوقف کردیم. ۲۶۰ گردان نیرو پای کار آورده بودیم و قرار بود در مرحله اول ۶۰ گردان وارد شوند و ساعت سه و چهار به بعد که متوجه وضعیت عملیات شدم بیشتر از ۴۰ گردان وارد نکردیم.۲۰ گردان دیگر را با این که همان شب مصمم بودیم وارد عمل کنیم متوقف کردیم.مرحله اول عملیات که انجام شد نشستیم ببینیم که چه کار باید بکنیم.خدای متعال به ذهن ما آورد حالا که نمیتوانیم از امالرصاص به جنوب بصره برویم اما از طرف دیگر که راه شلمچه باز است از شلمچه برویم.اما باید فکری به حال حضور دشمن در منطقه میکردیم.بنابراین تصمیم این شد که این ناکامی را به فریب تبدیل کنیم.نه اینکه از اول در ذهن ما بود که کربلای ۴ فریب شود اما ۲۴ ساعت بعد تبدیل به فریب کردیم. چون متوجه شدیم اگر غیر این عمل ولو راه شلمچه باز است اما موفقیتمان خیلی کم خواهد بود.
هر سال دی ماه با یک داستان تکراری مواجهیم که عدهای میآیند در صحنه ومیگویند که عملیات کربلای ۴ لورفته و هزاران نفر شهید و مجروح شدند و فرماندهان هیچ توجهی به جان بچههای مردم نداشتند.ما دیدیم چه کار کنیم که این قصه هر سال تکرار میشود.من یک توئیتی زدم که شما که این همه حرف میزنید بیایید این قضیه را این زاویه دیگر نیز نگاه کنید و آن این است که عملیاتی را که انجام دادیم به عملیات فریب تبدیل کردیم و ۱۵ روز بعد درست درهمان منطقه عملیاتی را انجام دادیم.قصدمن این بود که حال که در مورد عملیات کربلای ۴ کار کارشناسی و انتقادی انجام میشود در مورد جنبه تبدیل این عملیات به عملیات فریب هم بحث شود.اما این حرف مرا طور دیگری برداشت کردند
مجری برنامه حالا خورشید در این قسمت از سخنان رضایی از وی پرسید انتقادی که مخاطبان وارد کردهاند این است که مگر میشود یک عملیات فریب این همه شهید داشته باشد که رضایی گفت:مگر ما به این عملیات، عملیات فریب میگوییم.میگوییم بعد از انجام عملیات کربلای ۴ ،آن را به عملیات فریب تبدیل کردیم.کل شهدای این عملیات هم ۹۸۵ نفر هستند.اسامی شهدا در بنیاد شهید و سپاه موجود است اما اینکه هزاران نفر شهید شده باشند صحت ندارد.البته فرماندهان نسبت به یک شهید و حتی یک مجروح هم حساس بودند.رابطه عاطفی ما در جنگ بیش از رابطه عاطفی خانوادگی ما بوده است.شما سخنان برادر قاسم سلیمانی را شنیدید ایشان انسان آزادهای هستند.اهل باج دادن به هیچ کسی هم نیست. اصلا ما در جبهه ما افرادی مثل سردار یا ژنرال صحبت نمیکردیم همه به من میگفتند برادر محسن. امام چون به من گفته بودند آقامحسن. تعدادی به من آقامحسن میگفتند اما تعدادی حاج محسن هم میگفتند. درجات ما که سرلشکر و سرتیپ نبود.کسی با این ادبیات حاضر است یک جنازه برادرش را ببیند.؟
در این بخش از برنامه که محسن رضایی منقلب شده بود گفت خدا شاهد است وقتی هنوز هم شهید مهدی باکری را به یاد میآورم کنترل خودم را ازدست میدهم.من که چیزی نبودم در این جریان.من وقتی دیدم کشورم اشغال شده درس و دانشگاه را رها کردم و سلاح به دست گرفتم . امام تشخیص دادند من را فرمانده سپاه کردند. همین برادرمان آقای قاسم سلیمانی یا شهید مهدی باکری وقتی یکی از بسیجیان شهید یا مجروح میشدند بر سرشان میزدند.بارها در حادثه جنگ حالت حضرت اباعبدالله و حضرت عباس علیهمالسلام را درک میکردیم که چطور حضرت اباعبدالله وقتی حضرت علیاکبر شهید میشود به زانو میافتند ولی بعد از این شهادت خودشان در صحنه جنگ حاضر میشوند. رابطه عاطفی در جنگ و شهادت یکی است. من دست جوانانی را که حتی اگر به من فحش هم بدهند میبوسم چون میدانم ته دلشان چیزی نیست.من اینجا نیامدهام از خودم دفاع کنم.
رضایی خطاب به مجری برنامه حالا خورشید گفت: شما کسانی را از داخل و خارج نام بردید.اینها که جوانان بیغل و غش ما نیستند. اینها سیاسی هستند. خودشان باید امروز پاسخگو باشند و مسائل را حل کنند و هر چند مدت با ایجاد حوادثی ذهن مردم را از معیشت و اقتصاد میبرند به صحنههای دیگر. امروز روزی است که همه باید دست به دست هم بدهند و معیشت مردم را حل کنند.وقتی میبینم بحث جنگ و عظمتی که امام درست کرده است مورد خدشه واقع میشود گفتم بیایم این برنامه و حرف بزنم. جاهای دیگری هم دعوت کردند و گفتند که بیایید دفاع کنید از خودتان چون تخریب شدید. اما من گفتم دفاعی ندارم و برای دفاع از شهیدان و فرماندهان شهید آمدم این برنامه.
وی در بخش دیگر سخنانش و در پاسخ به برخی توئیتهایی که مجری برنامه حالا خورشید از جمله توئیت وزیر ارتباطات و توئیتی در مورد نحوه طراحی عملیاتها، قرائت کرد گفت: به نظر میرسید برخی از آقایان احساساتی میشوند و در این فضا حرکت می کنند.باید توضیح بدهم که چطور ما عملیات کربلای ۴ را به عملیات فریب تبدیل کردیم.ما تصمیم گرفتیم نیروهای شرکت کننده در این عملیات را تا اهواز به عقب ببریم و نیروهایی که ۴۰ کیلومتر عقبنشینی میکردند را دکلها و دیدگاههای عراق میدیدند. از طرف دیگر بعد از عملیاتهای بزرگ یک شیوه تبلیغاتی را تکرار میکردیم و مارش پیروزی میزدیم. البته اینجا پیروزی چندانی به دست نیاورده بودیم. این تصمیم جمعی بود.اینکه بعضیها گفتند انجام این عملیات تصمیم شخصی فلانی(محسن رضایی) بوده است درست نیست. امام میدانست. مقام معظم رهبری که در شورای عالی دفاع بودند میدانستند. آقای هاشمی و آقای روحانی هم که با ایشان بود میدانست. در مصاحبهای که مرحوم آقای هاشمی انجام داده خیلی را از ابهامات و سوالات را میتواند پاسخ بدهد.بنابراین فرماندهان بالا در جریان عملیات کربلای ۴ بودند. فرماندهان پایین هم همانطوریکه آقای قاسم سلیمانی گفت جمعی تصمیم میگرفتیم. یکی از شیوههای من اقناع پذیری است هیچ وقت ما در جنگ سلسله مراتبی کار نکردیم. یکی از دلایل طولانی بودن جلسات ما هم این بود که افراد باید قانع میشدند.دستور انظباطی نبوده بلکه اعتقادی بود. همه تصمیمات در مورد کربلای ۴ هم جمعی بود.
رضایی همچنین گفت: ما از طریق شود تصمیمات و پیامهای ردهبالای ارتش عراق را شنود میکردیم.