جمهوریت–ناصر تبریزی نوشت: چند روز پیش به مناسبت روزخبرنگار انجمن صنفی روزنامه نگاران تهران، یک گرد همایی ترتیب داده بود .
هر چند صباحی یک بار، این اتفاق برایمان می افتد و لحظاتی چند،با همکاران و دوستانی را که بواسطه مشغله های کاری و ذهنی دور هستیم ، دیداری تازه می کنیم.
نکته جذاب این گرد همایی، ناگفتنی هایی است که با هم از آن، به تلخی، حسرت و یا شادمانی یاد می کنیم.
دور یک میز چهار نفره نشسته بودم و اتفاقا هیچکدام از جوان های دور میز برایم آشنا نبودند، منتها حرف ها و دردها یکی بود، انگار یک سریال تکراری را تماشا میکنی و یا یک کتاب مشخص را برای چندمین بار می خوانی.
این را گفتم تا سر آغازی باشد برای یادداشت امروزم!
در بین خبر ها مطلبی را دیدم که اتفاقا با یکی از جوانان دور همی روز خبر نگار در مورد آن سخن به میان آمد. حرف کلی همان بود که همیشه هست!
اصل کلام این بود: ما روزنامه نگار جماعت، عجب پوست «کلفت و زمخت» هستیم، شاید با توجه به مسیری که انتخاب کرده ایم، لاجرم به این شکل در آمده ایم.
جوان دورهمی می گفت: دو سال پیگیر موضوعی بودیم، تا بالاخره توانستیم به طور نسبی به خواسته هایمان برسیم.هنوز جشن پیروزی برای تلاش خود را نگرفته بودیم، که باز خبر جدید، حاکی از بر آب شدن تمام خون دل خوردن ها ترس ها و تردید هایمان، منتشر شد……
انگار نه انگار که دو سال دویدم تا به نتیجه نسبی برسیم! انگار نه انگار که دولت و مجموعه های مربوطه به نفع ما بیانیه داده و اطلاعیه صادر کرده اند….
هیچ ….. روز از نو و روزی از نو….
همه اینها را گفتم تا بروم سراغ «صید ترال»
عنوان خبر این است:
بازگشت هیولای صید ترال
سالهای گذشته ده ها مطلب درباره «اجاره بستر خلیج فارس به چینی ها» که بی رحمانه کف خلیج را جارو می کردند،منتشر شد. تمام دوستداران ایران، دلسوزان «صیادان مظلوم جنوب کشور» و عاشقان «طبیعت منزوی ایران» فریاد اعتراض بر آوردند، تا سر انجام قرارداد با چینی ها( علی الظاهر) ملغی اعلام و صید ترال ممنوع شد.
پیرو همین تلاشها سال گذشته دولت سیزدهم هم با قاطعیت ممنوع شدن صید ترال را اعلام کرد و …..
حال بعد گذشت زمانی کوتاه، سازمان شیلات، مجددا در سودای صید ترال است…
به مطلبی که در خبرگزاری تسنیم منتشر شده، دقت کنید:
«…..سازمان شیلات ایران در شرایطی در سکوت خبری کامل بهدنبال احیای دوباره صید ترال است که هنوز زخم و فاجعههای زیستمحیطی حاصل از این صید ترمیم نیافته است و شاید سالیان سال نیز ترمیم نیابد.
اینکه چرا سازمان شیلات ایران با وجود تفاهم نامه منعقدشده با کمیسیون آب، کشاورزی و منابع طبیعی مجلس شورای اسلامی و فراکسیون محیط زیست در سال ۹۹ و دستور مکتوب صریح رییس جمهور دولت سیزدهم مبنی بر ممنوعیت صید ترال، بهدنبال احیای این صید مخرّب است، جای بسی سؤال دارد که هنوز پاسخ شفافی در این خصوص ارائه نشده است…..»
متاسفانه با اینکه صدمات ویرانگر صید ترال بر همگان، منجمله مسئولین و مدیران شیلات مسجل شده ، هنوز این پرسش پا بر جاست، سازمان شیلات برای کسب در آمد زیر مجموعه خود، جز ویرانی و تباهی زیست بوم خلیج فارس و خانمان برندازی صیادن جنوب کشور، راهی دیکری برای خود متصور نیست؟….
امید است که مدیری ، مسئولی ، شخص دلسوزی در این سازمان عریض طویل شجاعت پاسخگویی به این پرسش را داشته باشد.
بیشتر بخوانید: