جمهوریت: «نامزد نیابتی یا عاریتی نمی خواهند» این موضع دستکم نیمی از اصلاح طلبان برای انتخابات ریاست جمهوری آتی است اما آیا چنین نامزدی که مهر ردصلاحیت در کارنامه نداشته باشد، در جریان اصلاحات وجود دارد یا نه و اینکه نیم دوم اصلاح طلبان هم با این گزاره موافق هستند یا نه؛ موضوعی است که شاید زمان آن را رفع کند.
به گزارش ایرنا ، اظهارات انتخاباتی چهره های اصلاح طلب این روزها نشان از آغاز هرچند کم رنگ پروسه انتخابات در این طیف سیاسی دارد. از «علی شکوری راد» دبیرکل حزب اتحادملت تا «رسول منتجب نیا» دبیرکل حزب تازه تاسیس جمهوریت، همگی درباره آینده این جریان سیاسی در پرتو انتخابات ریاست جمهوری سیزدهم به اظهارنظر پرداخته اند. با مروری بر این سخنان می توان به این نتیجه رسید که اصلاح طلبان در حال حاضر به سه دسته کلی تقسیم شده اند؛ بخش اول احزابی چون اتحاد ملت هستند که نامزدی جز اصلاح طلب نمی خواهند. دسته دوم احزابی مانند کارگزاران هستند که گرچه هنوز به تصمیم نهایی درباره کاندیدای خاصی نرسیده اند اما خط قرمزی چون اصالت اصلاح طلبی ندارند و تمایل خود به حمایت از نامزدی معتدل حتی از دیگر جریان ها را انکار نمی کنند. دسته سوم احزاب کوچک اصلاحات هستند که همچنان میان این دو گروه در نوسان حمایت به سر می برند.
نامزد خود یا کاندیدای دیگران؟
علی شکوری راد در تازه ترین نشست خبری در تبیینهم دیدگاه حزب اتحادملت را که بسیاری از چهرهای شاخص اصلاح طلب در آن عضویت دارد و هم به نوعی نظر همفکران خود در دیگر احزاب را دربتره انتخابات آتی اعلام کرد. وی درباره نامزدهای احتمالی اصلاحات به موضعی روشن اشاره کرد و گفت: «اینکه بخشی از اصلاح طلبان بخواهند به نامزد نیابتی روی بیاورند به خودشان مربوط است اما در کل این موضع میان اصلاح طلبان مردود شد و فعلا این دیدگاه در بین اصلاح طلبان جدی نیست و از آن عبور شده است.»
پیش از این هم «اسماعیل گرامی مقدم» سخنگوی حزب اعتماد ملی با اشاره به اینکه اصلاحطلبان از رویکرد حمایت از نامزد غیراصلاحطلب عبور کردهاند، گفته بود: «بعید است اصلاح طلبان در انتخابات از کسی حمایت کنند که از اعلام وابستگی به جریان اصلاح طلبی ابا دارد.»
«مرتضی مبلغ» عضو شورای عالی سیاستگذاری اصلاح طلبان هم امکان اجماع بر سر نامزدی از جریان های دیگر را ضعیف شمرده و گفته است: «اصلاح طلبان در انتخابات ریاست جمهوری کاندیدای خود را خواهند داشت و چه بسا در صورت عدم تایید صلاحیت نیز لزومی بر اجماع با دیگر طیف ها نخواهند دید.»
«جواد امام» عضو بنیاد باران و دبیرکل مجمع ایثارگران هم تاکید کرده است: «اصلاحات برای انتخابات پیشرو نامزد خود را خواهد داشت و به نامزد جریان رقیب متوسل نخواهد شد.»
در برابر این تاکیدها بر حضور نامزدی از جنس اصلاحات، نظرهای متفاوتی هم وجود دارد. «حسین مرعشی» سخنگوی حزب کارگزاران سازندگی تیرماه در گفت و گویی تصریح کرده بود که رییس جمهور منتخب لزوما لازم نیست منتسب به یکی از دو جریان سیاسی اصلاح طلب و اصولگرا باشد.
«سیدافضل موسوی» عضو شورای مرکزی این حزب هم در یادداشتی خاطرنشان کرده است که : «اگر در یک سال آینده اصلاحطلبان با همین فرمانی که تا اینجا آمدهاند پیش بروند چشمانداز روشنی در انتظار آنها نخواهد بود. حتی ممکن است راه ائتلاف با اصولگرایان میانهرو را برگزینند.»
«مصطفی درایتی» دیگر فعال سیاسی اصلاح طلب هم معتقد است: «شاید شرایط کشور و منطقه و رویدادهای بینالمللی بهگونهای رقم بخورد که اصلاحطلبان دوباره مجبور شوند از چهرهای غیراصلاحطلب حمایت کنند.» مجموع اظهارات شخصیت های سیاسی اصلاح طلب حاکی از آن است که طرفداران نامزد اصلاح طلب اصیل بیشتر است. در عین حال این موضوع هم می تواند عامل اجماع باشد و هم موجب تفرقه شود.
معضل یافتن نامزد اصیل اصلاح طلب
مناقشه دو گروه اشاره شده در بالا اما تمام مشکلات اصلاح طلبان نیست و حتی اگر همه طیف های اصلاح طلب بر سر حمایت از نامزدی اصلاح طلب توافق کنند، پرسش بسیار مهم این است که آیا چنین شخصی قادر به کسب معیارهای موردنظر نهادهای نظارتی خواهد بود. موضوعی که «ابراهیم امینی» عضو شورای مرکزی حزب اعتماد ملی درباره آن می گوید: «اگر اصلاح طلبان اجازه داشتن نامزدی توانمند را داشته باشند میتوانند رقابت خوبی را به عرصه نمایش بگذارند.»
کار اصلاح طلبان پس از توصیه تازه «عباسعلی کدخدایی» سخنگوی شورای نگهبان، دشوار تر هم شده است. کدخدایی روز دوشنبه بیستم مردادماه در جمع اصحاب رسانه درباره اسامی مطرح شده برای انتخابات ریاست جمهوری آینده گفت: «شورای نگهبان هنوز درگیر انتخابات نشده و در این زمینه ورود نکرده و اقدامی نیز نکرده است. از جهات قانونی افراد میتوانند در هر زمان ثبتنام کنند اما میتوان توصیه کرد افرادی که در گذشته رد صلاحیت شدهاند، دیگر ثبتنام نکنند.» هرچند در روزهای اخیر عمده گمانه زنیها درباره این اظهار نظر کدخدایی به سمت رییس جمهور پیشین معطوف شد اما در عین حال در جریان اصلاح طلب هم تعداد افراد رد صلاحیت شده که اتفاقا از چهره های اصیل اصلاحات هم هستند، کم نیستند و همین یافتن نامزدی اصلاح طلب و ردصلاحیت نشده را برای آن ها سخت خواهد کرد.
اصلاح طلبان نیاز به انسجام دارند
انتخابات ۱۴۰۰ برای جریان چپ سیاسی در ایران اگر مانند ۱۵ سال پیش به دور تفرقه افتاده و تسلسل یابند به اندازه کافی سخت خواهد بود. شاید به همین دلیل است که برخی مانند ابراهیم امینی و محمدعلی افشانی از اعضای حزب اعتماد ملی در دو گفت و گوی متفاوت به موضوع چند دستگی اصلاح طلبان در انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۴ اشاره کرده و آن را زمینه ساز ناکامی های سالهای گذشته اصلاحات می دانند. به نظر می رسد چنین دیدگاهی به نوعی هشدارآمیز هم خواهد بود وقتی بدانیم برای رسیدن به اجماعی در استراتژی زمان کم است.
حتی اگر جریان رقیب اصلاحات دستکم درباره این گزینه که آیا باید با نامزد جریان دیگری ائتلاف کنند یا نه، به نتیجه ای قطعی رسیده باشند اما این مهم در میان اصلاح طلبان همچنان مورد مناقشه است و تا این موضوع مهم رفع نشود این جریان نمی تواند به تاکتیک های انتخاباتی واثربخشی سازوکارهایی چون شورای عالی سیاستگذاری یا شورای هماهنگی جبهه اصلاحات چندان خوشبین باشد. هرچند این سازوکارها هم منتقدان و مخالفان صریح خود را دارند.
برای مثال حجت الاسلام منتجب نیا دبیرکل حزب تازه تاسیس جمهوریت گفته است: «شورای سیاست گذاری یک فاجعه جدیدی بود که وارد صحنه شد و تجربه تلخی را به جا گذاشت. تجربه نشان داد که این نهاد و این فرایند به نتیجه واحدسازی نظرات نمی رسد و دیدیم که نه تنها وحدت ایجاد نشد بلکه در این مدتی که شورای سیاست گذاری فعال بود بین اصلاح طلبان اختلافات تا حدی تشدید شد.»
راه ناهموار اصلاحات برای رسیدن به پاستور و یا آنگونه که «محمدرضا خباز» گفته رهایی از تماشاچی بودن انتخابات و رقیب ابتدا رسیدن به یک اجماع حداکثری بر سر نامزدی که هم اصیل باشد هم صالح از دیدگاه شورای نگهبان است. گام بعدی می تواند تعیین سازوکارهای تازه یا اصلاح و بهبود تاکتیک های گذشته برای اثربخش بهتر باشد.