محمد قوچانی درباره تحولات جدید جبهه اصلاحات و حواشی به وجود آمده پس از صحبتهای کرباسچی، مقالهای نوشت و توضیحاتی داد که عقبنشینی از مواضع قبلی به نظر میرسد.
این مطلب به عنوان سرمقاله روز دوشنبه روزنامه سازندگی، ارگان حزب کارگزاران منتشر شده است. پس از اظهارات کرباسچی که خواستار کنار گذاشتن خاتمی از جبهه اصلاحات شد، اصلاحطلبان انتقادات شدیدی به کارگزاران کردند. فرازهایی از سرمقاله محمد قوچانی از این قرار است:
چرا در ایران شکست در انتخابات به استعفای رهبران احزاب یا ائتلافهای سیاسی منجر نمیشود؟
شورایی که برای انتخابات تشکیل شد چرا در انتخابات شرکت نکرد و چرا پس از انتخابات به کار خود خاتمه نداده است؟
چرا رئیس شورای عالی اصلاحطلبان کارنامه خود را با افکار عمومی در میان نمیگذارد؟
کارگزاران سازندگی ایران اصلاحطلب بود قبل از آنکه اصلاحطلبی در ایران به یک جناح سیاسی بدل شود.
کارگزاران سازندگی ایران در نشریهها، مقالهها، بیانیهها و کتابهای خود همواره با مردم سخن گفته است.
تبار اصلاحطلبی در اصلاحات اقتصادی هاشمی، اصلاحات فرهنگی روشنفکران و مبارزات انتخاباتی کارگزاران است.
نقد اقتصاد دولتی و اقتصاد سنتی، طرح مساله توسعه و رشد اقتصادی و بهبود سبک زندگی و دفاع از آزادیهای اجتماعی و حوزه خصوصی و تنشزدایی خارجی و سرمایهگذاری خارجی و نمایندگی بورژوازی تولیدی در گفتمان کارگزاران مصداق اصلاحطلبی است.
بوروکرات بودن معیار اصلاحطلبی نیست.
تنها راه بازسازی جبهه اصلاحات تاسیس پارلمان اصلاحات است تا از محفلی شدن، جنبشی شدن و فردی شدن اصلاحات جلوگیری شود.
اگر جبهه اصلاحات را بازسازی نکنیم در انتخابات ۱۴۰۰ حتی در صورت پیروزی هم شکست میخوریم.
سرمایههای سیاسی و اجتماعی ملی مانند هاشمی و خاتمی به یک حزب خاص تعلق ندارند.
نسبت اصلاحات هم با حاکمیت باید روشن شود، هم با ملت.
مرز اصلاحطلبی با فرصتطلبی باید روشن شود.
مرز «اصلاحات در حکومت» با «اصلاحات بر حکومت» باید روشن شود.
اصلاحطلبان ممکن است بمیرند اما اصلاحطلبی هرگز نمیمیرد.
حتی اگر اصلاحطلبان آینده از اصلاحطلبان کنونی عبور کنند.
روی سخن ما با دکتر عارف نیست با حزب اتحاد ملت است.
هدف از نقد مدیریت جبهه اصلاحات عبور از خاتمی نیست، دعوت از خاتمی برای بازسازی جبهه اصلاحات است.