جمهوریت – روزنامه ستاره صبح گفتوگویی با حسین مرعشی، دبیرکل حزب کارگزاران انجام داده است که بخشهای مهم آن در ادامه آمده است.
اصلاحطلبها اگر میخواهند موفق شوند باید دموکرات باشند!
– اصلاحطلبها اگر میخواهند موفق شوند باید دموکرات باشند. ما باید تلاش کنیم دموکرات شویم و قدرت تحمل دیگران را داشته باشیم. باید تکثر و تنوع را به رسمیت بشناسیم.
– صحنه سیاست نباید حق و باطلی باشد. مادامی که نتوانیم خود را بر اساس اصول پیشرفته تنظیم کنیم و توسعهیافته نشویم جبهه و جناح ما توسعهیافته نمیشود.
– چرا ما امروز دهها حزب اصلاحطلب داریم؟ معنای این موضوع این است که توسعهیافته نیستیم. وجود سی دبیر کل احزاب اصلاحطلب چه معنایی دارد؟ تجارب گذشته نشان میدهد که ما فرصتهای تاریخی را سوزاندهایم. جبههای که فرصتهای تاریخی را سوزانده، نمیتواند انتظار داشته باشد که جامعه از او رویگردان نشود.
اشتباه کردیم از رهبری فاصله گرفتیم
– ما یک اشتباه تاریخی داشتیم که از رهبری فاصله گرفتیم یا عدهای کوشیدند این فاصله را ایجاد کنند. اصل چهار قانون اساسی را بخوانید تا ببینید این اصل چه اختیاراتی به فقهای شورای نگهبان داده است. وقتی چنین واقعیتی وجود دارد چرا اختلاف نظرهایمان با رهبری به ایجاد فاصله با رهبری انجامید؟
– آیا در ۸۸ نمیشد این چهار بزرگوار(هاشمی، خاتمی، موسوی و کروبی) باهم بنشینند و بسته سیاسی روشنی را به رهبری ارائه کنند که نظر ما این است و مسئله را باید اینطور جمع و جور و حل کرد. آیا باید اعتراضات همین طور ادامه پیدا میکرد؟ آیا باید اینطور ختم میشد؟
هر کاری که از دستمان برآید برای رهبری و دولت انجام خواهیم داد
– امروز هم برای رفرم میتواند شروع خوبی باشد. من به عنوان کسی که ایران را دوست دارم و دلم برای ایران میتپد و به عنوان کسی که از حجم مشکلات مردم ایران آگاه است، عقیده دارم عقلای قوم از هر دو جناح باید دور رهبری حلقه بزنند و راهحلهای کارشناسی برای برونرفت کشور از بحرانها را به ایشان ارائه دهند.
– من کار میکنم و حزب را به این سمت میبریم که به دولت و رهبری و تمامی نهادها راهکار بدهیم تا با اجرایی شدن راهکارها از بار مشکلات مردم کاسته شود در قالب این ایده هر کاری که از دستمان برآید برای رهبری و دولت انجام خواهیم داد.
این سیاست که اگر بوی پیروزی میآید ما هستیم غیرحرفهای است
– درست نیست که اگر شرایط برای بُرد در انتخابات فراهم است در انتخابات شرکت کنیم و در غیر این صورت نیروها و کادرهایمان را در سطح کشور رها کنیم و فضای سیاسی کشور را از دست بدهیم این اشتباه بزرگی است که گاهی اصلاحطلبان مرتکب میشوند. بدین معنی که اگر مردم آماده شرکت در انتخابات نباشند ما نباید شرکت کنیم، این حرف به لحاظ سیاسی غلط است. این سیاست ورزی مسئولانه نیست؛ بلکه از این حرف ممکن است بوی فرصتطلبی هم بیاید.
– اینکه اگر مردم در صحنه هستند و بوی پیروزی میآید ما هستیم و در غیر این صورت نیستیم. پرسش این است که اول مردم باید بیایند یا سیاسیون باید اول بیایند؟! وظیفه سیاسیون این است که به جامعه جهت بدهند نه اینکه جامعه به سیاسیون خط بدهد؟ از نظر ما حزب کارگزاران این نوع نگاه به سیاست غیرحرفهای است.
– مهمترین موضوع در سیاست ورزی این است که نباید خط را گم کرد. کادرهای سیاسی هم در سرتاسر کشور نباید خط را گم کنند. شکست مهم نیست. یک گروه قرار نیست همیشه پیروز باشد. دموکراسی این نیست که همیشه یک جناح پیروز میدان باشد، این دموکراسی نیست.
– به نظر من شکست خوردن بهتر از تصمیم نگرفتن در صحنه است. سیاستمدار و شخصیت سیاسی و احزاب تأثیرگذار اگر نتوانند تصمیم بگیرند این یک ضعف است.
ما باید هر کاری از دستمان برمیآید برای بهبود امور انجام دهیم
– داستان ما داستان فرد کریه المنظری است که کودکی را بغل کرده بود و بچه گریه میکرد. عاقلی رسید و گفت این کودک از تو میترسد او را زمین بگذار! برخی درست یا نادرست از من، شما و اصلاحطلبان خوششان نمیآید آیا ما نباید تلاش کنیم؟ ما باید هر کاری از دستمان برمیآید برای بهبود امور انجام دهیم.
– متأسفانه فضایی ایجاد شده که هرکسی حرف تندتری نزند و رادیکالتر حرف نزند سازشکار و فرصتطلب معرفی میشود و میگویند به دنبال قدرت است. فضا باید به شکلی پیش برود که هرکسی گامی در راه اصلاح برمیدارد اقدام او درست ارزیابی شود نه اینکه تخطئه شود.