روزنامه «اعتماد» با محمدصادق جوادیحصار؛ فعال سیاسی گفتگو کرده است.
بخشی از این گفتگو را می خوانید:
همین که اصلاحطلبان تعریف کنند کاندیدای مطلوب کشور در شرایط کنونی باید دارای چه مختصات و ویژگیهایی باشد، میتواند نقشآفرینی محسوب شده و تاثیر مثبت داشته باشد.
اصلاحطلبان به یک کاندیدا برسند، نباید همچون انتخابات ۹۲ مطلق و بدون قید و شرط از آن حمایت کنند.
اصلاحطلبان خیلی شفاف و روشن با کاندیدای موردنظر در یک بخش یا چند بخش از حوزههای مختلف وارد تعامل و گفتوگو شوند و در این بخشها ائتلاف مکتوب و روشن داشته باشند.
اصلاحطلبان باید در حوزههای مورد ائتلاف وزیر معرفی کنند.
اصلاحطلبان نباید بگویند چون کاندیدای دیگری نداریم، پس از جهانگیری حمایت میکنیم؛ چراکه تکرار رویه سال ۹۲ است.
اینگونه نیست که هیچ گزینهای از بدنه دولت امکان رایآوری متوسط را نداشته باشد.
هر قدر چهرههای منشوریتری معرفی کنیم که شفافیت کافی در حوزه اصلاحطلبی نداشته باشند و در حوزه مناسبات اصلاحطلبانه شارپتر نباشند، طیفهای روشنی از جامعه را از دست میدهیم.
اگر دوباره فردی متوسطالحال مثل آقای روحانی را انتخاب و از او حمایت کنیم، درواقع شرایط پیش آمده را تکرار کردیم؛ مردم میگویند اصلاحطلبان خودشان هم تکلیفشان با خودشان مشخص نیست.
فعلا با فضا و جوی که علیه عارف ایجاد شده، به نظر نمیرسد که به سرعت بتوان به او بازگشت… فراموش نکنیم آقای خاتمی هم دوره دوم ریاستجمهوری دچار همین بلیه بود.
بعید است رویکرد حاکمیت به احمدینژاد تغییر کند.
اگر فضای عمومی همچون انتخابات مجلس دوره یازدهم باشد که همه ردصلاحیت شدند و اساسا رقیب قدرتمندی مقابل قالیباف حضور نداشت، احتمال کاندیداتوری و انتخاب شدنش با رای حداقلی وجود دارد.
اگر قرار باشد میان رییسی و قالیباف، یکی کاندیدا شود، به احتمال زیاد آن یک نفر قالیباف است، نه رییسی
در این شرایط حاکمیت باید به رای حداقلی اکتفا کند؛ چراکه رییسجمهوری نظامی احتمال رایآوری پایینی دارد.
اما اگر حاکمیت بخواهد کسی به عنوان رییسجمهوری انتخاب شود که از محبوبیت و رای بالایی برخوردار باشد، این امر با گزینه نظامی محقق نخواهد شد.
احتمال روی کار آمدن گزینه نظامی به عنوان رییسجمهوری در شرایط بحرانی سیاسی و اجتماعی قوت پیدا میکند.