جمهوریت؛اسماعیل گرامی مقدم، عضو حزب اعتماد ملی در یادداشتی در روزنامه آرمان ملی نوشته است:
تعامل و نزدیکی تکنوکراتها به علی لاریجانی برای انتخابات ۱۴۰۰ نوعی گمانه زنی است و اینکه تا چه حد به وقوع خواهد پیوست باید همچنان تا ماههای آینده صبور باشیم. از طرفی اینکه برخی فعالان سیاسی با هجمه به رئیس دولت اصلاحات وی را ناکارآمد میخوانند نوعی جفا و ظلم به جریان اصلاحات است. کارآمدی رئیس دولت اصلاحات در انسجام بخشی به جریان اصلاحات بوده و توانسته در ۳ انتخابات با سر بلندی موجبات موفقیت اصلاحطلبان را فراهم آورد. کسانی که منتقد رئیس دولت اصلاحات هستند به بیراهه میروند و در حقیقت بدون اینکه توجه کنند چه عواقبی پشت این تخریبها وجود دارد، اظهار نظر میکنند. امید میرود که این اظهارنظرها به این امر نینجامد که گمانهزنیها در مورد این افراد بیشتر در کشف عقبه این نوع تخریبها سمت و سو بگیرد. چرا که در آن صورت کل جریان اصلاحات متضرر خواهد شد. البته این مساله نیز درست نیست که تکنوکراتها به دنبال تخریب جبهه اصلاحات هستند.
حزب کارگزاران حزبی اصلاحطلب بوده و خواهند ماند البته نقدهایی به جبهه اصلاحات دارد که در بسیاری از این نقدها با بخشی از اصلاحطلبان نیز همدلی و همراهی دارند. اما برای آنها باید راه چارهای یافت تا جبهه اصلاحات همچنان انسجام خود را داشته باشد. از طرف دیگر کاندیدای ائتلافی اصلاحطلبان در ۱۴۰۰ میتواند یکی از گزینههایی باشد که روی میز اصلاحطلبان در شورای عالی سیاست گذاری قرار گیرد. یا اینکه ائتلاف دیگری شکل بگیرد که اصلاح طلبان در آن ائتلاف به تفاهم برسند. اما قبل از اینکه به این بحثها بپردازیم باید همگی صادقانه به این امر اذعان داشته باشیم که رئیس دولت اصلاحات در انسجام بخشی به جریان اصلاحات نقش مفید و موثری داشته و در آینده نیز این نقش همچنان کلیدی خواهد بود و نباید آن را فراموش کنیم. دیگر اینکه باید نقدهای وارده به شورای عالی سیاستگذاری را برطرف کنیم. اگر هم در شورای عالی سیاستگذاری تمایلی به فعالیت نیست ائتلاف دیگری با سازوکاری دیگر ایجاد شود که البته آن هم بدون دخالت و همراهی رئیس دولت اصلاحات امکان پذیر نخواهد بود. اینکه اصلاحطلبان در ۱۴۰۰ کاندیدای ائتلافی خواهند داشت یا مستقل باید با اجماع اصلاحطلبان شکل گیرد. سخنان اخیر آقای رئیس جمهور که خواهان بهوجود آمدن چند حزب قدرتمند به جای دهها حزب بود و راه نجات کشور را حزبی شدن جامعه دانست باید توسط اصلاحطلبان جدی گرفته شود.آنچه که مسلم است احزاب قدرتمند تمایل دارند که در انتخابات پیش رو نامزد داشته باشند و احزاب دیگر نیز بر روی کاندیدای آنها ائتلاف کنند. از سوی دیگر احزاب قدرتمند و کوچکتر پس از وقایع۸۸ به این نتیجه رسیدند که اصلاحطلبان باید روی یک گزینه به تفاهم برسند. لذا باید گفتو گوها میان این دو دیدگاه ادامه پیدا کند تا اصلاحطلبان به وحدت دست پیدا کنند. کارگزاران نیز به عنوان یک حزب باسابقه و با تجربه به بلوغ کافی رسیده و ضمن اینکه حق دارد نامزدی داشته و برایش تبلیغ کند حتما آنها هم به دنبال انسجام و وحدت اصلاحطلبان خواهند بود.
انتقاد برخی اصلاحطلبان از رئیس دولت اصلاحات به معنای چرخش به سمت رئیس مجلس دهم نخواهد بود. رئیس دولت اصلاحات در بین مردم از محبوبیت بالایی برخوردار است و بدون اراده وی شورای عالی سیاستگذاری شکل نمیگرفت و در آینده نیز حرکت جبهه اصلاحات بدون رئیس دولت اصلاحات قطعا دچار مشکلات جدی خواهد شد و اساسا امکان پیروزی برای اصلاحطلبان را بسیار سخت خواهد کرد.