به گزارش جمهوریت ;
کرنلیوس وندربیلت (Cornelius Vanderbilt) کارآفرین آمریکایی بود که ثروت عظیم خود را در قرن ۱۹ و با سرمایهگذاری در صنعت حملونقل و راهآهن کسب کرد. او کسبوکار خود را از سنین جوانی و درکنار پدر شروع کرد و درنهایت به یکی از پیشگامان حملونقل آبی در کشور بدل شد. وندربیلت سپس در صنعت پررونق راهآهن سرمایهگذاری کرد و در آنجا به موفقیتهای عظیمی دست یافت.
لقب ناخدا در اسناد متعدد تاریخی برای وندربیلت استفاده شده است. او بیش از همه بهخاطر مالکیت خط آهن مرکزی نیویورک شناخته میشود. تیجی استایلز، نویسندهی زندگینامهی وندربیلت او را پایهگذار زیرساختهای حملونقل در آمریکا میداند. به عقیدهی او، وندربیلت با ارائهی روشها و نوآوریهای جدید در مدیریت و ادارهی کسبوکار، پایههای جهان تجاری امروز آمریکا را بنا کرد.
وندربیلت بهعنوان یکی از ثروتمندترین آمریکاییهای تاریخ شناخته میشود که خاندانی ثروتمند نیز از خود بهجای گذاشت. او سرمایه اولیه برای تأسیس دانشگاهی در نشویل تنسی را فراهم کرد که امروز بهعنوان دانشگاه وندربیلت شناخته میشود. ثروت وندربیلت براساس قیمتهای کنونی و درنظرگرفتن نرخ تورم، حدود ۲۱۵ میلیارد دلار تخمین زده میشود.
امضای کرنلیوس وندربیلت
تولد و تحصیل
کرنلیوس وندربیلت در ۲۷ می سال ۱۷۹۴ در استیتن آیلند نیویورک بهدنیا آمد. او فرزند چهارم خانوادهای بود که تاریخچهاش به اولین هلندیهای مهاجر در آمریکا بازمیگشت. مادرش، فیب هند و پدرش، کرنلیوس وندربیلت نام داشت. اجداد او اولین هلندیهای بودند که گروه «هلند جدید» را سال ۱۶۵۰ در آمریکا تشکیل دادند.
کرنلیوس پدر، یک کشاورز بود که در نزدیکی شهر نیویورک زندگی و کار میکرد. در آن زمان، نیویورک تنها ۳۳ هزار نفر جمعیت داشت و کرنلیوس محصولاتش را در این شهر میفروخت. رفتوآمد به نیویورک از استیتن تنها بهصورت آبی امکانپذیر بود و کرنلیوس پدر با استفاده از قایقی ساده محصولاتش را به بازار مقصد میرساند. قایق او مجهز به دو بادبان بود و از اختراعات هلندیها محسوب میشد. چنین نوع از قایقهایی بهنام Periauger شناخته میشدند و مخصوص حمل انسان و بار ازطریق راههای آبی بودند.
خانوادهی وندربیلت با وجود موفقیت در کشاورزی، ثروت زیادی نداشتند. پدر و مادر همیشه در مخارج زندگی صرفهجویی میکردند تا درآمد اندک از کشاورزی را تا حد امکان برای فرزندان ذخیره کنند. مادر خانواده حتی نقرههای جواهراتی خود را نیز بهصورت سرمایهگذاری قرض میداد و درآمدی از این طریق بهدست آورد.
پسزمینهی شامل فقر و تلاش فراوان، پایههای زندگی سختکوشانهی کرنلیوس را در سالهای بعد شکل داد. او از کودکی ساعتهای زیادی را در مزرعهی پدر کار میکرد و از همان زمان، معنی و ارزش سختکوشی را فرا گرفت. سبک زندگی پدر باعث شد تا کرنلیوس علاقهای هم به تحصیلات رسمی نداشته باشد و در سن ۱۱ سالگی، تحصیل را برای کار کامل در مزرعه رها کند.
طرحی از محل تولد وندربیلت در استیتن آیلند
ترک تحصیل در سالهای بعد و بالارفتن از پلکان موفقیت، چالشهایی برای کرنلیوس بههمراه داشت. او هیچگاه نوشتن صحیح انگلیسی را نیاموخت. چنین عدم توانایی تا پایان عمر به کرنلیوس صدمه میزد و علاوهبر خجالتآوربودن، اجتماع را نیز تا مدتها از او دور میکرد. او در مسیر موفقیت بارها تلاش کرد تا کمبودهای خود در زمینههای تحصیلی را جبران کند، اما هیچگاه به موفقیتی در این زمینه دست پیدا نکرد.
کرنلیوس تا ۱۲ سالگی کسبوکار حملونقل آبی را بهخوبی فرا گرفته بود. بهعلاوه مادرش نیز مفاهیمی همچون پسانداز، قرض و وام و وثیقه را به کرنلیوس آموزش داد و او دیگر برای ورود به دنیای کسبوکار آماده شد. ورود رسمی کرنلیوس به دنیای کسبوکار مستقل در ۱۶ سالگی و با قایق بادبانی خودش شروع شد که با دریافت ۱۰۰ دلار کمکهزینه از والدین، بهصورت مشترک خریداری کرده بود. کرنلیوس پس از مدتی سرمایهی لازم برای خرید قایق را ذخیره کرد و در سال ۱۸۱۳ اولین قایق بادبانی اختصاصی خود را خرید. او در همان سال با دخترعموی خود، سوفیا جانسون ازدواج کرد.
ورود به صنعت حملونقل آبی
کرنلیوس در سالهای ابتدایی فعالیت در صنعت حملونقل با رقابتی شدید روبهرو بود، اما توانست خود را به بازار ثابت کند. او ۱۰۰ دلار کمکهزینهی دریافتشده از والدین را در مدت یک سال به آنها بازگرداند و حتی ۱۰۰۰ دلار هم بهخاطر سهم آنها از اولین قایق، سود پرداخت کرد.
طرحی از کشتی آبی وندربیلت
اولین قرارداد مهم کرنلیوس وندربیلت در سال ۱۸۱۲ و در جریان جنگ داخلی ثبت شد. او قراردادی دولتی امضا کرد تا تجهیزات نظامی را در مناطق جنگی و دیگر پروژههای در دست ساخت بندر نیویورک جابهجا کند. دستیابی به چنین قراردادی بهخاطر شهرت روزافزون کرنلیوس بهعنوان دریانوردی سختکوش با قیمتهای منصفانه محقق شد. تمرکز بالای کرنلیوس روی قیمتها، صرفهجویی در هزینهها، ارتباط با مشتری و سختکوشی در رقابت، درآمد مناسبی را برای او بههمراه داشت. همین فعالیتهای جدی باعث میشدند تا رقبای او بهمرور از بازار خارج شوند.
سیاست کرنلیوس در رقابت شامل پایینآوردن قیمتها تا حد ممکن بود. او پیشنهادهایی را به مشتریها میداد که رقبا را بهطور کامل از انتخابهای آنها حذف میکرد. اگرچه چنین روندی در کوتاهمدت با ضرر مالی همراه بود، اما وندربیلت میتوانست در بلندمدت قراردادهای پرسودتر و مهمتری بهدست بیاورد.
رشد سریع کرنلیوس در کسبوکار باعث شد تا او درآمد کسبشده را در صنایع دیگر همچون ساختوساز نیز سرمایهگذاری کند. امنیت مالی او با همین سرمایهگذاریها بهدست آمد و زمینه را برای موفقیتهای آتی فراهم کرد. کرنلیوس در ۲۳ سالگی و سال ۱۸۱۷ بهعنوان ناخدای کشتی بخاری Mouse انتخاب شد. این قایق متعلق به توماس گیبنز بود که بعدها یکی از موفقترین تاجران کشور شد. کرنلیوس همهی قایقهای باری خود را فروخت تا در کشتی بخار مشغول به فعالیت شود.
مقالههای مرتبط:
با ورود موتور بخار به وسایل حملونقل و خصوصا کشتیها، آیندهی صنعت در حال شکلگیری بود. با استفاده از بخار دیگر نیازی به نیروی باد نبود. کرنلیوس در زمان مدیریت فعالیتهای کشتی گیبنز توانست مهارتهای خود را هم در زمینهی دریانوردی و تجارت بهبود ببخشد. در سال ۱۸۲۶ گیبنز، مربی محبوب وندربیلت از دنیا رفت و داراییها به پسرش ویلیام رسید. کرنلیوس احترام زیادی برای ویلیام گیبنز قائل نبود، چرا که او را ثروتمندی ضعیف میدید.
کرنلیوس وندربیلت در سال ۱۸۲۸ کسبوکار مستقل خود را در دریانوردی شروع کرد. او قایقی بهنام Citizen داشت و با استفاده از همین قایق بهمرور خود را به صنعت دریانوردی اثبات میکرد. با افزایش داراییها و تجهیزات، کرنلیوس به یکی از بازیگران اصلی صنعت در آمریکا بدل شده بود. او در ادامه قایقهای موتوری بیشتری خریداری کرد که در مراحل طراحی برخی از آنها نیز با تولیدکنندهها همکاری میکرد. کرنلیوس تلاش میکرد تا قایقها و کشتیهایی با حداکثر صرفهجویی در هزینه و بالاترین سرعت ممکن داشته باشد.
لمبرت واردل، یکی از اولین دستیارهایی بود که در سال ۱۸۳۷ توسط وندربیلت استخدام شد. او دربارهی کارفرمای خود میگوید:
وندربیلت هیچگاه به کسی بدهکار نبود و براساس اعتبار خرید نمیکرد. تفکرات اقتصادی او عموما افراطی بودند.
تا سال ۱۸۳۴، پیشرفت کسبوکار بهحدی رسید که ثروت وندربیلت حدود نیم میلیون دلار تخمین زده میشد. او ۶ سال بعد اولین عمارت خود را در همان محل تولد یعنی استیتن آیلند خریداری کرد. تا دههی ۱۹۴۰ تعداد کشتیها و قایقهای بخار تحت مالکیت وندربیلت به بیش از ۱۰۰ عدد رسید و او را بزرگترین کارفرمای آمریکا کرد. او در آن سالها نهتنها از لحاظ قیمت، بلکه در سرعت و راحتی و لوکسبودن سفرها نیز با دیگر فعالان بازار رقابت میکرد.
نقاشی با اشاره به سلطهی وندربیلت در صنایع حملونقل آبی و ریلی
کسبوکار وندربیلت تا سالهای پایانی دههی ۱۸۴۰ تنها روی حملونقل مسافر و بار بین نیویورک و بوستون متمرکز بود. لانگ آیلند سوند نیز بهعنوان مرکز فعالیتهای آبی و دریایی او شناخته میشد. در سال ۱۸۴۹ و با هجوم مردم برای استخراج طلا در کالیفرنیا، تمرکز کسبوکار وندربیلت نیز تغییر کرد. در همان سالها بود که اولین سرمایهگذاریهای وندربیلت در صنعت راهآهن انجام شد.
هجوم مردم برای اکتشاف طلا باعث شد تا هزاران نفر به جمعیت ساکنان کالیفرنیا اضافه شدند. سهم عمدهای از ساکنان جدید نیز در منطقهی نوظهور سانفرانسیسکو ساکن شدند. با افزایش جمعیت و هجوم اروپاییها به آمریکا ازطریق کشتیهای بخار، کالیفرنیا در سپتامبر سال ۱۸۵۰ به ایالت تبدیل شد. چنین تغییر ماهیتی نیاز به سفرهای متعدد را در منطقه افزایش داد و شرکتهای بیشماری برای برآوردهکردن این نیاز وارد عمل شدند. آنها میلیونها دلار در حملونقل دریایی سرمایهگذاری کردند. بهعنوان مثال، تنها در یک روز ۲۲۶ کشتی بخار از نیویورک به کالیفرنیا رفتند تا ۲۰ هزار مسافر را جابهجا کنند.
ناخدای کانال نیکاراگوئه
علاوهبر مردم و شرکتهایی که بهمرور به حملونقل آبی علاقهمند میشدند، دولت نیز تمایل داشت تا بستههای پستی را در مسیرهای منتهیبه ساحل غربی آمریکا جابهجا کند. بهترین مسیر نیز ازطریق اقیانوس یا کیپ هورن در جنوب آمریکا بود. وندربیلت و تعدادی از همکارانش که متوجه ظرفیت بالای درآمدزایی مسیرها شده بودند، کانالی ازطریق نیکاراگوئه را بهعنوان مسیر پربازده رفتوآمد دریایی انتخاب کردند که سوددهی سفرها را تا حد زیادی افزایش میداد.
مسیر مورد نظر وندربیلت و همکاران هرچند آبراهی طبیعی بود، اما گذر از آن دشواریهای خاص خود را داشت. این مسیر از رودخانهی سن خوار و دریاچهی نیکاراگوئه بین اقیانوس آرام و دریای کارائیب استفاده میکرد. تنها بخش ساختهی دست بشر در مسیر موردنظر، مسیری ۲۰ کیلومتری بود که در حاشیهی غربی قرار داشت.
پروژهی توسعهی مسیر جدید برای حملونقل به ساحل غربی آمریکا با همکاری شرکت American Atlantic & Pacific Ship Canal انجام شد و البته چالشهای متعددی بههمراه داشت. تأخیرهای زیادی در روند اجرا پیش آمد و موانع متعدد سیاسی هم در مسیر آن قرار داشتند. درنهایت کشتی بخار وندربیلت بهنام Promatheus بهعنوان اولین کشتی وارد کانال شد تا از نیویورک به سمت گریتاون نیکاراگوئه حرکت کند.
وندربیلت در کهنسالی
مسیر حرکت جدید بهگونهای بود که پس از رسیدن به مقصد اولیه، مسافران و بارها در قایقهای کوچکتر تخلیه میشدند تا حرکت به سمت جزیره شروع شود. وندربیلت در اولین سفر نیکاراگوئه با مسافران و بارها همراه بود تا مسیر و چالشهای آن را از نزدیک مشاهده کند. او در مسیر بازگشت به نیویورک از صحت عملکرد برنامهی خود مطمئن شده بود و برنامههای بعدی را در سر میپرورداند. در ۱۴ ژوئیه سال ۱۸۵۱ سفر دوم پرومتئوس از نیویورک و بهعنوان افتتاحیهی رسمی شرکت امریکن آتلانتیک شروع شد. شرکت مذکور عمر زیادی نداشت و بعدها به شرکتی دیگر تحت مدیریت وندربیلت بهنام Accessory Transit منتقل شد.
رقبای وندربیلت برای دسترسی به ساحل غربی از کانال پاناما استفاده میکردند و او با ایجاد کانال جدید سفر را دو روز کوتاهتر کرده بود. چنین رویکردی درآمد یک میلیون دلاری در سال را برای کرنلیوس بههمراه داشت و بهمرور شرکت او را به سرویس اصلی حملونقل از ساحل غربی به سانفرانسیسکو بدل کرد.
خانههای متعدد تحت مالکیت وندربیلت در خیابان پنجم نیویورک
کسبوکار وندربیلت در شرکت نیکاراگوئهای بهخاطر حضور شریکی بهنام جوزف ال وایت چالشهای متعددی داشت. بههرحال باوجود همان چالشها، موفقیتهای زیادی برای او کسب شد و در دههی ۱۸۵۰ لقب ناخدا یا Commodore بهعنوان بالاترین درجهی دریانوردی به وندربیلت داده شد. کرنلیوس در ادامه به حملونقل بین اقیانوسی هم وارد شد و در آنجا نیز موفقیتهای متعددی را کسب کرد.
وندربیلت در یک دههی بعدی تمرکز خود را روی قراردادهای متعدد دریایی گذاشت. او در جریان جنگ داخلی نیز نقش مهمی داشت و چندینبار توسط آبراهام لینکلن برای موقعیتهای بالای دولتی پیشنهاد شد. البته او همیشه مخالف شغلهای سیاسی بود و پیشنهادهای وارده را رد میکرد. از مهمترین همکاریهای وندربیلت در جنگ داخلی نیز میتوان به مشاورهی حملونقل دریایی و همچنین اهدای بهترین کشتی بخارش بهنام Vanderbilt به دولت ایالات متحده اشاره کرد. کشتی وندربیلت از سال ۱۸۵۷ فعالیت خود را در مسیرهای بین اقیانوسی شروع کرد. این کشتی علاوهبر ابعاد بزرگ، سرعت بالایی هم داشت و سفر نیویورک به لیورپول را از ۱۸ به ۹ روز کاهش داد.
در دههی ۱۸۵۰، دو اشتباه مهلک مدیریتی از وندربیلت سر زد که عواقب خطرناکی هم بههمراه داشت. او در سال ۱۸۵۳ تصمیم گرفت تا اولین تعطیلات خود پس از سالها فعالیت سخت کاری را تجربه کند. کرنلیوس یات شخصی خود را سوار شد و توری به مقصد اروپا را شروع کرد. او در زمان غیبت، مدیریت شرکت را به دست کارمندان خود سپرده بود. آنها تلاش کردند تا شرکت را به آهستگی از مالکیت وندربیلت خارج کنند که البته موفق نشدند. بههرحال همین غیبت موقف خسارتهایی را به کسبوکار کرنلیوس وارد کرد.
تجربهی نهچندان موفق دیگر کرنلیوس در دههی ۱۸۵۰، تلاش برای رقابت با شرکت British Cunard بود که تحت مالکیت دولت بریتانیا فعالیت میکرد. کرنلیوس میخواست خطوط مسافربری شامل اقیانوس اطلس را از مالکیت شرکت مذکور خارج کند که با شکست روبهرو شد.
نقشهی قدیمی از خطوط راهآهن مرکزی نیویورک
صنعت حملونقل ریلی
وندربیلت تا ۷۰ سالگی حضوری جدی در صنعت حملونقل ریلی نداشت، اما ورودش در همان سالها نیز تأثیرات ماندگاری بر آن گذاشت. البته ارتباط ناخدا با راهآهن از سال ۱۸۳۳ شروع شده بود. او در آن سال سفری به ساوث امبوی نیوجرسی داشت تا راهآهن تازهتأسیس Camden & Amboy را از نزدیک مشاهده کند.
راهآهن در آن سالها در وضعیت اولیه به سر میبرد و فناوریهای خاصی در آن به چشم نمیخورد. وندربیلت در اولین بازدید تجربهای نزدیک به مرگ هم داشت و تصمیم گرفت تا لکوموتیوهای جدید را براند. با وجود آنکه دستگاه از ریل خارج شد، هیچ صدمهی جدی به کرنلیوس نرسید. همین تجربه او را به صنعت حملونقل ریلی علاقهمند کرد.
شرکت New York, Providence & Boston Railroad در سال ۱۸۳۷ خط آهن خود را از رود آیلند افتتاح کرد که بعدها به Stonington Railroad تغییرنام داد. وندربیلت خط آهن جدید را امتحان کرد و علاقهاش به صنعت افزایش یافت. او در سال ۱۸۴۵ سهام عمدهای در شرکت NYB&B خریداری کرد. یک سال بعد، سهام قابلتوجهی نیز در شرکت Hartford & New Haven خریداری شد که بعدها به New Haven تغییر نام داد. در سال ۱۸۴۷، وندربیلت به سمت مدیریت شرکت New Haven رسید. اگرچه شرکت تحت مدیریت او به دستاوردهای مهمی دست یافت، اما زمان و تمرکز وندربیلت بیشتر به شرکت نیکاراگوئه اختصاص داشت. درنهایت او در سال ۱۸۴۹ از سمت مدیریت استعفا داد.
کاریکاتوری از رقابت وندربیلت با Erie از دیگر سرمایهداران راهآهن
وندربیلت در سال ۱۸۵۴ بار دیگر به صنعت راهآهن بازگشت و اینبار در New York & Harlem Railroad مشغول به کار شد. شرکت NY&H اولین سازمان در نوع خود در شهر نیویورک بود و البته موفقیتهای قابلتوجهی در ابتدای فعالیت نداشت. تنها پس از مدیریت مستقیم وندربیلت در سال ۱۸۶۳ بود که شرکت روند صعودی را در پیش گرفت.
شرکت راهآهن نیویورک و هارلم پیش از مدیریت وندربیلت وضعیت مناسبی نداشت و بهنوعی ضررده محسوب میشد. او در اولین اقدام مهم، شرکت راهآهن هادسون ریور را به مجموعه اضافه کرد که خط آهنی موازی بین آلبانی و نیویورک سیتی داشت. او در مسیر پیشرفت در صنعت حملونقل ریلی، استراتژیهای مدیریتی خود را نیز تغییر میداد و اینبار دیپلماسی بهجای حملهی شدید به رقبا انتخاب میشد. ماهیت صنعت ریلی نیز، وندربیلت را به همکاری بیشتر با رقبا تشویق میکرد.
رقابت کسبوکارهای آمریکایی در قرن ۱۹ محل جنگ شدید میان سرمایهگذارها و شرکتهای متعدد شد بود. آنها از هر روشی برای شکست یکدیگر استفاده میکردند و دراین میان، صنعت ریلی هم مستثنی نبود. عدم نظارت کافی از سوی دولت نیز باعث شده بود تا مدیران و سرمایهگذاران بزرگ با گریز از قانون و تصاحب شرکتهای دیگر، امپراطوریهای خود را توسعه دهند. وندربیلت هم با وجود اینکه بدون خرید و تصاحب مستقیم شرکت تحت مدیریتش را توسعه میداد، هدف همین انتقادها بود. درنهایت او در سال ۱۸۶۴ همهی فعالیتهای خود در دریا را پایان داد تا بهصورت کامل روی صنعت راهآهن متمرکز شود.
طرح ترمینال مرکزی نیویورک که توسط وندربیلت ساخته شد
فعالیتهای وندربیلت در صنعت راهآهن عموما در سطوح رهبری بودند. او بهندرت در فرایندهای مدیریت روزانه درگیر میشود و وظایف را به زیرمجموعههای منتقل کرده بود. البته کرنلیوس هرازچند گاهی سفرهای آزمایشی در خطوط تحت مدیریت خود انجام میداد. استایلز در کتاب خود پیرامون روشهای مدیریتی وندربیلت مینویسد:
وندربیلت سیاستهای کلی را بههمراه لحن کلی مدیریت تدوین کرده بود. ناخدا اتمسفری از بازدهی حداکثری، صرفهجویی و سختکوشی را در شرکت ایجاد کرده بود. بهعلاوه هرگونه عدم صداقت یا کاهلی هم با بازخورد شدید و سریع روبهرو میشد.
خرید مهم و تاریخی وندربیلت، شرکت راهآهن مرکزی نیویورک بود. او شرکتهای هادسون ریور و نیویورک هارلم را تحت مدیریت داشت که با وجود کوچکتربودن نسبتبه شرکت راهآهن مرکزی، مسیر مستقیم را به منطقهی منهتن پوشش میدادند. اراستوس کورنینگ که بعدها به متحدی برای وندربیلت تبدیل شد، تا سالها کنترل خطوط ریلی نیویورک سیتی را در دست داشت.
کورنینگ در سال ۱۸۶۴ بازنشسته شد و معاون شرکت یعنی دین ریچموند جای او را گرفت. او نیز از فعالان بزرگ صنعت ریلی بود که وندربیلت احترام زیادی برایش قائل میشد. این دو نفر در جریان دوستیها و همکاری، ارتباط نزدیکی با هم داشتند و تبادل مسافر و بار هم بهخوبی بین خطوط تحت کنترل آنها انجام میشد. کورنینگ در سال ۱۸۶۶ از دنیا رفت و هنری کیپ جایگزین او شد.
طرح ترمینال مرکزی نیویورک
هنری کیپ برخلاف مدیران قبلی رابطهی خوبی با وندربیلت نداشت و حاضر به همکاری با او نبود. بهعلاوه او رقابت و دشمنی شدیدی هم با خطوط راهآهن وندربیلت شروع کرده بود. بههمین دلیل شرکت مرکزی راهآهن نیویورک، بستههای باری را از خطوط هارلم و هادسون نمیپذیرفت. وندربیلت تلاشهای زیادی کرد تا اوضاع را رو به آرامش ببرد. او موفق به تغییر شرایط نشد و از سال ۱۸۶۷ تصمیم گرفت تا بستههای راهآهن مرکزی بهسمت شرق را از مسیر آلبانی ارسال نکند.
نیویورک بهعنوان بزرگترین شهر آمریکا شناخته میشد و وندربیلت کنترل دروازهی اصلی راهآهن آن را در دست داشت. حرکت او کیپ را ترساند و او را مجبور به سازش کرد. پس از امضای تفاهمنامه، کیپ و همکاران متعددش سهامهای خود در شرکت را به وندربیلت فروختند. در کمتر از یک سال کرنلیوس بهعنوان مدیر کل راهآهن مرکزی نیویورک انتخاب شد. او که کنترل همهی خطوط بین نیویورک و منطقهی بوفالو را در دست داشت، شرکت راهآهن مرکزی نیویورک و هادسون ریور را در سال ۱۸۶۹ تأسیس کرد. هارلم نیز از شرکت جدید جدا شد.
یکی دیگر از بخشهای مهمی که در ادامه به راهآهن نیویورک متصل شد، راهآهن جنوبی میشیگان و لیک شور (LS&MS) بود که بهعنوان خطی مهم در مرکز کشور فعالیت میکرد. تاریخچهی این خط آهن به دههی ۱۸۳۰ میرسید و خود، ترکیبی از ادغامها و خریدهای متنوع بود. شرکت LS&MS در اوج فعالیت خود مناطق بوفالو و شیکاگو را ازطریق تولئو کلیولند و الکهارت به هم متصل میکرد. بهعلاوه این خطوط به دیترویت در جنوب میشیگان و شهر نفتی پنسیلوانیا هم میرسیدند.
وندربیلت در سال ۱۸۷۳ بهعنوان مدیرکل خط آهن LS&MS انتخاب شد. مدیران قبلی روشهای مناسبی برای مدیریت شرکت نداشتند و بهنوعی تا حد ورشکستگی پیش رفته بودند. او شرکت را بهنوعی مدیریت کرد که در مدت یک سال تمامی بدهیها پرداخت شدند.
راهآهن مرکزی نیویورک
آخرین خرید مهم وندربیلت در سال ۱۸۷۶ انجام شد و او خط آهن جنوبی کانادا را با خرید سهام کنترلی تحت مدیریت گرفت. این خرید در قرن بیستم نقش مهمی در یکپارچگی راهآهن مرکزی نیویورک داشت.
وندربیلت در سال ۱۸۶۹ تصمیم گرفت تا ترمینالی بهنامی Grand Central Depot در منطقهی منهتن بسازد. او شرکت هارلم را مأمور ساخت ترمینال کرد. ترمینال مذکور بعدها به Grand Central Terminal تغییر نام داد.
زندگی شخصی و مرگ
کرنلیوس در سال ۱۸۶۸ همسرش سوفیا را از دست داد. مرگ او فقدان شدیدی برای وندربیلت بود، چرا که رابطهی بسیار خوبی را در طول زندگی مشترک حفظ کرده بودند و ۱۰ فرزند، حاصل زندگی آنها بود. سوفیا علاوهبر همسر، مشاور خوبی هم برای کرنلیوس بود و در بسیاری از تصمیمگیریها به او کمک میکرد.
یکی از حقایق کمتردیدهشده دربارهی کرنلیوس، دقت و تلاش بالای او در برنامهریزی و طراحی فعالیتها بود. او تحلیلگر خوبی بود و پیش از ورود به هر قرارداد یا شرکت، تمامی جنبههای آن را به کمک اطرافیانش بررسی میکرد. البته برخی افراد موفقیتهای کرنلیوس وندربیلت را براساس شانس میدانند. البته او شکستهای متعددی هم در زندگی داشت، اما همیشه بهعنوان مدیری حرفهای در کنترل تمامی کسبوکارهایش شناخته میشد. بههرحال او تقریبا در همهی تصمیمگیریها از مشورتهای سوفیا استفاده میکرد.
یک سال پس از مرگ سوفیا، وندربیلت ۷۳ ساله با یکی از اقوام دور خود بهنام فرانسیس آرمسترانگ کرافورد ازدواج کرد. همسر دوم ۳۴ سال جوانتر از کرنلیوس بود. کارآفرین ثروتمند و موفق صنعت حملونقل، با ازدواج دوم مجددا امیدهایی برای ادامهی زندگی پیدا کرده بود. البته شاید فرزندان او آنچنان با این ازدواج موافق نبودند. بههرحال ۷ فرزند کرنلیوس از همسر دوم مسنتر بودند.
کرنلیوس تا زمان ازدواج دوم فعالیت زیادی با اهداف خیرخواهانه نداشت. همسر دوم تأثیر زیادی روی او گذاشت و باعث شد کمکهزینهی یک میلیون دلاری به دانشگاه مرکزی نشویل پرداخت کند. چنین کمکهزینهای با احتساب تورم برابر با ۲۶۰ میلیون دلار امروزی میشود. دانشگاه در ادامه تغییر نام داد و امروز بهنام دانشگاه وندربیلت نشویل تنسی شناخته میشود.
در سالهای پایانی زندگی وندربیلت، پسرش ویلیام بهعنوان مدیر ارشد کسبوکار انتخاب شد. او مسیری را ادامه داد که پدر طراحی کرده بود. کرنلیوس در ۴ ژانویهی ۱۸۷۷ در سن ۸۳ سالگی از دنیا رفت.
هتل Commodore در نزدیکی راهآهن مرکزی نیویورک
ناخدا کرنلیوس وندربیلت سهم عمدهای از ثروتش را به ویلیام بخشید و تنها سهمی جزئی در حدود نیم میلیون دلار به ۱۰ فرزند زندهی دیگرش اهدا کرد. البته همان مقدار سرمایه نیز قابلتوجه بود و برابر با ۱۳۰ میلیون دلار کنونی محسوب میشد. وصیت کرنلیوس و بخشیدن سهم عظیمی از میراث به پسرش ویلیام، با شکایت فرزندان دیگر روبهرو شد. تعدادی از فرزندان ادعا کردند پدرشان در زمان نوشتن وصیت در سلامت عقلی نبوده است که البته درنهایت دادگاه رأی را به سود ویلیام صادر کرد.
داراییهای وندربیلت در زمان مرگ ارزشی حدود ۱۰۵ میلیون دلار داشتند. چنین سرمایهای در آن سالها، وندربیلت را به ثروتمندترین فرد کشور تبدیل میکرد. محاسبهی داراییهای افراد ثروتمند و مقایسهی آن با وضعیت کنونی تورم، به روشهای متعددی انجام میشود. یکی از روشها، مقایسه با تولید ناخالص ملی است. وندربیلت در زمان مرگ، یک هشتادوهفتم از درآمد ناخالص ملی آمریکا را به خود اختصاص داده بود و بهنوعی یک بیستم از ارز درحال جریان آمریکا در اختیار او بود. تنها ثروتمندی که در تاریخ بالاتر از او قرار میگیرد، جان دی راکفلر است.
در سال ۱۹۹۹، کرنلیوس وندربیلت به تالار افتخارات راهآهن آمریکای شمالی راه یافت. مجسمهای از او نیز در بخش جنوبی ترمینال مرکزی منهتن نصب شده است که توسط ارنست پلاسمن، طراحی و ساخته شد.