فقهای امامیه به مشروع بودن ازدواج موقت پس از پیامبر (ص) معتقدند. این نوع ازدواج، در قانون مدنی ایران به رسمیت شناخته شده است. ازدواج موقت در ایران به نام صیغه معروف است.
مفهوم شناسی
- خویشاوندی نَسبی
- خویشاوندی سببی
- خویشاوندی شیری (رضاعی)
- عده
- شوهر داشتن
مهمترین تفاوت احکام ازدواج موقت و دائم در مدت دار بودن ازدواج موقت و لزوم بیان مدت آن در صیغه عقد است.
در ادامه به بررسی احکام ازدواج موقت از نگاه مراجع تقلید شیعه خواهیم پرداخت؛ در این بررسی سعی شده است نظرات مختلف در کنار هم آورده شود تا بتوان نگاهی جامع به احکام این مسئله پیدا کرد.
نکته: ابتدا حکم مسئله طبق فتوای امام خمینی (ره) بیان می شود و هر جا که مرجعی نظری متفاوت یا توضیحی خاص داشته باشد، آن مسئله به صورت پاورقی بیان خواهد شد.
ارکان ازدواج موقت
ازدواج موقت یکی از دو قسم ازدواج و عملی مستحب ازدواج است که چهار رکن و جزء اساسی دارد.
این ارکان عبارتند از:
- صیغه
- زوجین
- مهر
- تعیین مدت
احکام ازدواج موقت؛ صیغه
(مسأله ۲۳۶۳) در زناشویی (چه دائم و چه غیر دائم) باید صیغه خوانده شود و تنها راضی بودن زن و مرد (مورد ۱) کافی نیست (مورد ۲) و صیغه عقد را یا خود زن و مرد میخوانند، یا دیگری را وکیل میکنند که ازطرف آنان بخوانند (مورد ۳).
مورد ۲- زنجانی: تنها راضی بودن زن و مرد، یا معاطات (یعنی بدون گفتن لفظ) و کتابت کافی نیست، مگر درباره شخص لال که اگر میتواند بنویسد، با نوشته و اگر نمیتواند، با اشاره، انشاء عقد ازدواج مینماید و احتیاط مستحب آن است که اگر بتواند، کسی را که قادر به خواندن عقد است وکیل کند…
مورد ۳- زنجانی: یا ولیّ کسی صیغه عقد را برای او میخواند یا دیگری را وکیل میکند.
احکام ازدواج موقت؛ وکالت
(مسأله ۲۳۶۴) وکیل لازم نیست مرد باشد، زن هم میتواند برای خواندن صیغه عقد از طرف دیگر وکیل شود (مورد ۱).
- زنجانی: بلکه بچّه ممیّز نیز میتواند برای خواندن صیغه وکیل شود.
- مکارم: مسأله- وکالت مرد از طرف زن، یا زن از طرف مرد، برای خواندن صیغه مانعی ندارد.
(مسأله ۲۳۶۵) زن و مرد تا یقین نکنند (مورد ۱) که وکیل آنها صیغه را خوانده است (مورد ۲)، نمیتوانند به یکدیگر نگاه محرمانه نمایند (مورد ۳) و گمان به این که وکیل صیغه را خوانده است کفایت نمیکند (مورد ۴) ولی اگر وکیل بگوید صیغه را خوانده ام کافی است (مورد ۵).
مورد ۱- سیستانی: تا اطمینان نکنند…
مورد ۲- مظاهری: به یکدیگر حلال نمیشوند و همین که وکیل بگوید صیغه را خوانده ام کافی است.
مورد ۳-
- مکارم: ولی اگر وکیلی مورد اعتماد باشد و بگوید خوانده ام کافی است.
- فاضل: نمیتوانند با یکدیگر رفتار محرمانه نمایند…
- وحید: زن و مرد تا یقین یا اطمینان پیدا نکنند که وکیل آنها صیغه را خوانده است نمىتوانند ترتیب آثار و احکام نکاح را بدهند…
- سبحانی: نمیتوانند به یکدیگر حلال شوند…
- سیستانی: بلکه اگر وکیل بگوید صیغه را خواندهام ولی اطمینان به گفته او نباشد، احتیاط واجب آن است که بر آن ترتیب اثر ندهند.
- وحید: و اگر وکیل بگوید صیغه را خوانده در صورتى که ثقه باشد و ظن به خلاف گفته او نباشد، یا از قول او اطمینان حاصل شود کافیست، و در غیر دو صورت ذکر شده اکتفا به اخبار او محلّ اشکال است.
- سبحانی: ولى اگر وکیل بگوید صیغه را خواندهام و مورد اعتماد باشد کافى است.
- زنجانی: زن و مرد تا اطمینان نکنند که وکیل آنها صیغه را خوانده است یا به دلیل معتبری همچون گفتار دو شاهد عادل ثابت نشده باشد که صیغه خوانده شده نمیتوانند به احکام زناشویی عمل کنند، مثلاً به یکدیگر نگاه محرمانه نمایند و گمان به اینکه وکیل صیغه را خوانده است کفایت نمیکند، و اگر وکیل بگوید صیغه را خواندهام بنابر احتیاط واجب تا از گفته وی به خواندن صیغه اطمینان نشود گفته وکیل کفایت نمیکند و اگر اطمینان شخصی یا نوعی حاصل شود که وکیل عقد را خوانده و شک داشته باشیم که درست خوانده یا خیر، عقد خوانده شده، شرعاً صحیح به شمار میآید.
(مسأله ۲۳۶۶) اگر زنی کسی را وکیل کند که مثلاً ده روزه او را به عقد مردی در آورد و ابتدای ده روز را معین نکند (مورد ۱) در صورتی که از گفته زن معلوم شود که به وکیل اختیار کامل داده (مورد ۲) آن وکیل میتواند هر وقت که بخواهد او را ده روز به عقد آن مرد در آورد، و اگر معلوم باشد که زن، روز یا ساعت معیّنی را قصد کرده، باید صیغه را مطابق قصد او بخواند.
مورد ۱- مکارم، سبحانی: باید آغاز آن را از روز و ساعتی که عقد میکند قرار دهد. [پایان مسأله] زنجانی: آن وکیل در صورت امکان نباید بیش از مقداری که معمول است خواندن عقد را به تأخیر بیندازد، مگر قرینهای در کار باشد که در این صورت میتواند هر مقداری که قرینه دلالت میکند خواندن عقد را به تأخیر بیندازد، در هر حال بنابر احتیاط واجب باید ابتدای ده روز را همان زمان عقد قرار دهد.
مورد ۲- [قسمت داخل پرانتز در رساله آیات عظام: گلپایگانی، اراکی، خوئی، تبریزی، سیستانی، وحید و صافی نیست]
(مسأله ۲۴۲۸) اگر زنی مردی را وکیل کند که به مدت و مبلغ معیّن او را برای خود صیغه نماید، چنانچه مرد او را به عقد دائم خود درآورد یا به غیر ازمدّت یا مبغلی که معیّن شده او را صیغه کند (مورد ۱) وقتی آن زن فهمید اگر بگوید راضی هستم (مورد ۲) عقد صحیح و گرنه باطل است.
مورد ۱- اراکی: آن عقد فضولی است (فضولی در فقه به معنای بی جهت در امور دیگران مداخله کردن است.) و وقتی آن زن فهمید میتواند به آن عقد رضایت دهد و چنانچه اجازه دهد، عقد نافذ و صحیح است.
مورد ۲-
- خوئی، تبریزی، سیستانی: اگر اجازه نماید…
- زنجانی: وقتی آن زن فهمید، اگر پیش از آن که عقد انجام شده را رد کند، رضایت خود را به آن ابراز کند…
- مظاهری: اگر زنی به دیگری وکالت دهد که او را با مهر معینی به عقد شخص دیگری در بیاورد اگر وکیل مهر را کمتر یا زیادتر کند این عقد فضولی است و منوط به اجازه زن است اگر قبول کرد عقد صحیح است و الا باطل است.
احکام ازدواج موقت؛ وکالت همزمان یک نفر برای زن و مرد
(مسأله ۲۳۶۷) یک نفر میتواند برای خواندن صیغه عقد دائم یا غیر دائم از طرف دو نفر (مورد ۱) وکیل شود (مورد ۲) و نیز انسان (مورد ۳) میتواند از طرف زن وکیل شود و او را برای خود به طور دائم یا غیردائم عقد کند (مورد ۴)، ولی احتیاط مستحب آن است که عقد را دو نفر بخوانند (مورد ۵).
مورد ۲- مظاهری: و نیز مرد مىتواند از طرف زن یا زن از طرف مرد وکیل شود و او را براى خود به طور دائم یا غیر دائم عقد کند.
مورد ۳- گلپایگانی، صافی، نوری: نیز مرد…
مورد ۴- گلپایگانی، صافی، نوری: و همچنین زن میتواند از طرف مرد وکیل شود که خود را به عقد او درآورد…
مورد ۵- وحید: خصوصاً در صورتى که وکیل شود که براى خود عقد کند.
احکام ازدواج موقت؛ مستحبات وکالت
مکارم: احتیاط مستحب آن است که یک نفر از سوی دو همسر صیغه عقد نخواند، یعنی دو طرف عقد دو نفر باشند و نیز احتیاط مستحب این است که انسان نمیتواند از طرف زن وکیل شود تا او را برای خود به طور دائم و یا موقّت عقد کند.
احکام ازدواج موقت؛ دستور خواندن عقد موقت
(مسأله ۲۳۶۹) اگر خود زن و مرد بخواهند صیغه عقد غیر دائم را بخوانند، بعد از آن که مدت و مهر را معین کردند، چنانچه زن بگوید: «زوّجتک نفسی فی المدّه المعلومه علی المهر المعلوم (مورد ۱)» (من خودم را به همسری تو در مدّت معیّن با مهر معیّن در آوردم) بعد بدون فاصله (مورد ۲) مرد بگوید: «قبلتُ» صحیح است (مورد ۳). و اگر دیگری را وکیل کنند و اوّل وکیل زن به وکیل مرد بگوید: «متّعت (مورد ۴) موکّلتی موکّلک (مورد ۵) فی المدّه المعلومه علی المهر المعلوم» پس بدون فاصله (مورد ۶) وکیل مرد بگوید: «قبلت لموکّلی هکذا» (مورد ۷) صحیح میباشد.
- مکارم: مرد نیز بگوید: «قبلتُ» (قبول کردم) یا اینکه وکیل زن بگوید: «متّعتُ موکّلتی موکّلکَ فی المدّه المعلومه علی المهر المعلوم» (موکله خودم را به ازدواج موکّل تو در مدّت معیّن با مهر معیّن درآوردم)، وکیل مرد نیز بگوید: «قبلتُ لموکّلی هکذا) (قبول کردم برای موکّل خودم همین طور)
- وحید: و بعد بدون این که موالات عرفاً به هم بخورد مرد بگوید: «قَبِلْتُ هکَذا» صحیح است.
- مظاهری: یعنى خود را به همسرى تو درآوردم براى مدّت معین، با مهریه معین بعد مرد بگوید: «قَبِلْتُ» صحیح است، و اگر دیگرى را وکیل کنند و وکیل زن به وکیل مرد بگوید: «زَوَّجْتُ مَوَکِّلَتى مُوَکِّلَکَ فِى الْمُدَّهِ الْمَعْلُومَهِ عَلَى الْمَهْرِ الْمَعْلُومِ». (یعنى وکیل خودم را به ازدواج وکیل تو درآوردم در مدّت معین، با مهریه معین) و وکیل مرد بگوید: قَبِلْتُ لِمُوَکِّلى هکَذا». صحیح مى باشد.
مورد ۳- زنجانی: بدون فاصله قابل توجّهی مرد بگوید: «قبلتُ التّزویج فی المدّه المعلومه علی المهر المعلوم» یا «قبلتُ التّزویج هکذا» یا «قبلتُ التّزویج» یا «قبلتُ» صحیح است…
مورد ۴- خوئی، سیستانی: زوّجتُ…
مورد ۵- [کلمه «موکّلَکَ» در رساله آیت الله تبریزی نیست]
مورد ۷-
- زنجانی: یا به شکلهای دیگر که اشاره شد…
- خوئی، سیستانی: «قبلتُ التّزویج لموکّلی هکذا…»
- سبحانی: اگر خود زن و مرد بخواهند صیغه عقد موقت را بخوانند، بعد از آن که مدت و مهر را معین کردند، چنانچه زن بگوید: «زَوَّجْتُکَ نَفْسِى الى الاجل المعلوم عَلَى المَهْرِ المَعْلُومِ»، بعد بدون فاصله مرد بگوید: «قَبِلْتُ التزویجَ الى الاجلِ المعلومِ على المهرِ المعلومِ»، صحیح است؛ و اگر دیگرى را وکیل کنند و اول وکیل زن به وکیل مرد بگوید: «مَتَّعْتُ مُوَکِّلَتِى مُوَکّلَکَ الى الاجل المعلوم عَلَى المَهْرِ المَعْلُومِ»، پس بدون فاصله وکیل مرد بگوید: «قَبِلْتُ ذلک لِمُوَکِّلِى» صحیح مى باشد.
احکام ازدواج موقت؛ زوجین، مهر و تعیین مدت
(مسأله ۲۴۲۱) صیغه کردن زن اگر چه برای لذت بردن هم نباشد صحیح است (مورد ۱).
- سیستانی: ولی نمیشود زن شرط کند که مرد از او هیچ لذت جنسی نبرد.
- مکارم: در ازدواج موقت باید مقدار وقت و مقدار مهر تعیین شده باشد و بدون آن باطل است. ازدواج موقت هرچند برای لذت بردن هم نباشد بلکه به قصد محرم شدن نزدیکان آن دختر باشد جایز است مشروط بر این که دختری را که به ازدواج موقت در میآورند در حدّی باشد که قابل لذت جنسی باشد، مثلاً اگر کوچک است باید وقت را به اندازه زیاد کنند که دوران آمادگی دختر را شامل شود، هرچند بعد از عقد مدت را ببخشند.
- زنجانی: ازدواج موقت هر چند برای لذت بردن هم نباشد، صحیح است. همسر موقت را «متعه» یا «صیغه» نیز میگویند.
- سبحانی: صیغه کردن زن در صورتى که قصد زناشوئى داشته باشد صحیح است اگرچه براى لذت بردن هم نباشد.
- مظاهری: ازدواج موقت اگرچه براى لذت بردن هم نباشد مثلاً به قصد محرم شدن با نزدیکان آن دختر باشد صحیح است.
احکام ازدواج موقت؛ نزدیکی
(مسأله ۲۴۲۲) شوهر بیش از چهار ماه نباید نزدیکی با متعه خود را ترک کند (مورد ۱).
این مسأله در رساله آیات عظام: بهجت و مظاهری نیست.
مورد ۱-
- فاضل: مگر با رضایت وی؛ و بنابر احتیاط این حکم، در مسافر در سفر غیر ضروری هم ثابت است.
- سبحانی: مگر اینکه زن در سن بالایی باشد.
- گلپایگانی، فاضل: واجب است که شوهر بیش از چهار ماه نزدیکی با متعه خود را اگر جوان باشد ترک نکند و بنابر احتیاط بیش از این مدت نزدیکی با متعه پیر خود را نیز ترک نکند.
- خوئی، اراکی، تبریزی، سیستانی، مکارم: مسأله- احتیاط واجب آن است که شوهر بیش از چهار ماه با متعه خود (سیستانی: اگر جوان باشد) نزدیکی را ترک نکند.
- وحید: احتیاط واجب آن است که شوهر بیش از چهارماه نزدیکى با متعه خودرا ترک نکند مگر با رضایت او.
- زنجانی: احتیاط مستحب آن است که شوهر بی رضایت زن بیش از چهار ماه نزدیکی با همسر موقت خود را ترک نکند.
شرط ضمن عقد در احکام ازدواج موقت
(مسأله ۲۴۲۳) زنی که صیغه میشود اگر در عقد شرط کند که شوهر با او نزدیکی نکند، عقد و شرط او صحیح است و شوهر فقط میتواند لذتهای دیگر از او ببرد، ولی اگر بعداً به نزدیکی راضی شود، شوهر میتواند با او نزدیکی نماید (مورد ۱).
- سیستانی: و همچنین است حکم در عقد دائم.
- مکارم: زن میتواند در ازدواج موقت شرط کند که شوهر با او نزدیکی نکند و تنها لذتهای دیگر ببرد، ولی اگر بعدا به این امر راضی شود مانعی ندارد.
- مظاهری: اگر زن در ضمن عقد با شوهر شرطى کند نظیر اینکه با او نزدیکى نکند، یا او را از شهر خودش بیرون نبرد، یا زن دیگرى نگیرد یا بعد از مرگ او مقدار معیّنى از سرمایه مرد مال زن باشد و مانند اینها و مرد قبول کند، باید به آن شرط عمل کند.
احکام ازدواج موقت؛ حق خرجی
(مسأله ۲۴۲۴) زنی که صیغه شده اگر چه آبستن شود حقّ خرجی ندارد (مورد ۱).
مورد ۱-
- زنجانی: مگر حقّ خرجی را برای وی شرط کرده باشند.
- وحید: زنی که متعه شده اگر چه آبستن شود حق خرجی ندارد، مگر اینکه در ضمن عقد متعه یا عقد لازم دیگر شرط کند و همچنین در ضمن عقد جایز مادامی که آن عقد باقی باشد.
احکام ازدواج موقت؛ ارث، حق همخوابی و اجازه از شوهر
(مسأله ۲۴۲۵) زنی که صیغه شده حق همخوابی ندارد و از شوهر ارث نمیبرد و شوهر هم از او ارث نمیبرد (مورد ۱).
مورد ۱-
- اراکی: مگر در صورتی که ارث بردن را شرط کنند.
- خوئی، تبریزی، وحید: مگر در صورتی که ارث بردن را شرط کرده باشند که در این صورت هر که شرط کرده ارث میبرد.
- سیستانی: و چنانچه ارث بردن را – از یک طرف یا از هر دو طرف – شرط کرده باشند صحت این شرط محلّ اشکال است، ولی مراعات احتیاط ترک نشود.
- زنجانی: مگر در صورتی که حقّ همخوابی را شرط کرده باشند و نیز اگر ارث بردن را شرط کرده باشند، هر کس ارث بردن وی شرط شده، ارث میبرد.
- مکارم: [همسر ازدواج موقت] از شوهر ارث نمیبرد و شوهر هم از او ارث نمیبرد و حق واجب همخوابی نیز ندارد.
- مظاهری: زن و مرد در ازدواج موقت هیچ حقى جز لذت جنسى به یکدیگر پیدا نمى کنند، بنابراین زن بدون اجازه شوهر مىتواند از خانه بیرون برود و از شوهر ارث نمىبرد و شوهر هم از او ارث برد و نفقه هم ندارد گرچه آبستن شود.
(مسأله ۲۴۲۶) زنی که صیغه شده اگر نداند (مورد ۱) که حق خرجی و همخوابی (مورد۲) ندارد عقد او صحیح است و برای آن که نمیدانسته، حقی به شوهر پیدا نمیکند.
این مسأله در رساله آیات عظام مکارم و بهجت نیست.
مورد ۱- وحید: اگر چه نداند…
مورد ۲- مظاهری: و مانند این ها…
(مسأله ۲۴۲۷) زنی که صیغه شده، میتواند بدون اجازه شوهر از خانه بیرون برود (مورد ۱)، ولی اگر بواسطه بیرون رفتن، حقّ شوهر از بین میرود رفتن او حرام است (مورد ۲).
این مسأله در رساله آیت الله بهجت نیست.
مورد ۱- مکارم: یا کاری در خارج خانه برای خود انتخاب کند، مگر این که به خاطر بیرون رفتنش حق شوهر از بین برود.
مورد ۲-
- سیستانی: و بنابراحتیاط مستحب در صورتی که حق شوهر از بین نرود، بدون اجازه او از خانه بیرون نرود.
- مظاهری: رجوع کنید به ذیل مسأله ۲۴۲۵.
- خوئی، تبریزی: زنی که صیغه شده چنانچه بدون اجازه شوهر از خانه بیرون برود و به واسطه بیرون رفتن، حق شوهر از بین میرود بیرون رفتن او حرام است، و بنابر احتیاط در صورتی که حق شوهر از بین نرود بدون اجازه او از خانه بیرون نرود.
احکام ازدواج موقت؛ محرمیت پدر و جد پدری
(مسأله ۲۴۲۹) پدر و جد پدری میتوانند برای محرم شدن، یک ساعت یا دو ساعت زنی را به عقد پسر نابالغ خود درآورند و نیز میتوانند دختر نابالغ خود را برای محرم شدن به عقد کسی در آورند، ولی باید آن عقد برای دختر مفسده نداشته باشد (مورد ۱).
مورد ۱-
- فاضل: باید آن عقد برای دختر مصلحت داشته باشد، حتی اگر به مقدار مهریهای باشد که برای دختر قرار میدهند.
- گلپایگانی، صافی: اگر پدر یا جدّ پدری برای محرم شدن، یک ساعت یا دو ساعت زنی را به عقد پسر نابالغ خود در آورد کافی است و نیز میتواند دختر نابالغ خود را برای محرم شدن به عقد کسی در آورد، ولی باید آن عقد برای دختر مفسده نداشته باشد.
- خوئی، تبریزی: برای محرم شدن، میتواند پدر یا جد پدری، دختر نابالغ خود را یک ساعت یا بیشتر به عقد کسی در آورد، ولی باید آن عقد برای دختر نفعی داشته باشد، و اما اگر برای پسر نابالغ جهت محرم شدن در زمانی که به طور کلی قابلیت استمتاع نداشته باشد زنی را عقد نمایند محل اشکال است.
- وحید: اگر پدر یا جدّ پدرى براى محرم شدن زنى را براى مدت کمى مثلا یک ساعت براى پسرى که قابلیت استمتاع داشته باشد عقد نماید، عقد صحیح است و پدر یا جدّ پدرى مى تواند مدّت را با مراعات مصلحت و نفع آن پسر به زن ببخشد و نیز مى تواند دختر نابالغى را که قابل تمتّع باشد براى محرم شدن در مدّت مذکوره به عقد کسى در آورد و در هر دو صورت معتبر است که در عقد مفسدهاى براى صغیر نباشد.
- سیستانی: اگر برای محرم شدن- مثلاً- پدر یا جد پدری دختر یا پسر نابالغ خود را برای مدّت کوتاهی به عقد کسی درآورد، در صورت که بر آن مفسدهای بار نشود عقد صحیح است، ولی اگر در مدت ازدواج پسر به طور کلی قابلیت تلذذ نداشته باشد، یا دختر به طور کلی قابل تلذذ او نباشد صحت عقد محل اشکال است.
- مکارم: پدر یا جدّ پدری میتواند برای محرم شدن با زنی که او را به عقد موقّت پسر نابالغ خود درآورد (به شرط این که مدّت عقد به اندازهای باشد که پسر به حدّ بهره گیری جنسی برسد) و نیز میتواند دختر نابالغی را برای محرم شدن بستگان به عقد کسی درآورد (به همان شرط که در مورد پسر گفته شد) و در هر دو صورت بنابر احتیاط واجب باید عقد فایدهای برای آن دو داشته باشد و خالی از مفسده باشد.
- سبحانی: پدر و جد پدرى مىتوانند براى محرم شدن، با زنى که در یک خانه زندگى مىکنند او را به عقد موقت پسر نابالغ خود درآورند به شرط این که مدت عقد به اندازهاى باشد که پسر به حد بهره گیرى جنسى برسد و نیز مىتوانند دختر نابالغ خود را براى محرم شدن بستگان به عقد کسى درآورد به شرط آنکه مدت آن به قدرى باشد که امکان استمتاع از او باشد سپس بعد از عقد مرد مىتواند بقیه مدت را به دختر نابالغ ببخشد.
- زنجانی: پدر یا جد پدری برای محرم شدن میتواند زنی را به عقد پسر نابالغ خود درآورد و نیز میتواند دختر نابالغ خود را برای محرم شدن به عقد کسی در آورد، ولی در هر دو صورت باید پسر یا دختر نابالغ صلاحیت بهره گیری جنسی داشته باشند یا مدت عقد را به اندازهای قرار دهند که صلاحیت پیدا کنند.
(مسأله ۲۴۳۰) اگر پدر یا جدّ پدری، طفل خود را در محل دیگری است و نمیداند زنده است یا مرده، برای محرم شدن به عقد کسی درآورد (مورد ۱)، بر حسب ظاهر، محرم بودن حاصل میشود و چنانچه بعداً معلوم شود که در موقع عقد آن دختر زنده نبوده عقد باطل است و کسانی که بواسطه عقد ظاهراً محرم شده بودند نامحرماند.
این مسأله در رساله آیات عظام: مکارم، بهجت، سبحانی و مظاهری نیست.
مورد ۱-
- خوئی، تبریزی، سیستانی: در صورتی که مدت زوجیّت قابل باشد که از معقوده استمتاع شود…
- وحید: در صورتی که آن طفل در مدت زوجیت قابل استمتاع باشد…
احکام ازدواج موقت؛ شرایط فسخ صیغه موقت و نحوه پرداخت مهریه
(مسأله ۲۴۳۱) اگر مرد مدت صیغه راببخشد، چنانچه با او نزدیکی کرده، باید تمام چیزی را که قرار گذاشته به او بدهد و اگر نزدیکی نکرده باید نصف آن را بدهد (مورد ۱).
مورد ۱-
- خوئی، تبریزی: واجب است نصف مهر را بدهد و احتیاط مستحب آن است که تمام مهر را بدهد.
- وحید: و احتیاط مستحبّ آن است که تمام آن را بدهد.
- مکارم: مرد میتواند مدّت ازدواج موقت را ببخشد و به آن پایان دهد، در این صورت اگر با آن زن نزدیکی کرده، باید تمام مهر و اگر نزدیکی نکرده، باید نصف آن را بدهد.
- سیستانی: اگر مرد مدّت ازدواج زن را ببخشد، چنانچه با او نزدیکی کرده، باید تمام مهری را که قرار گذاشته است به او بدهد، و اگر نزدیکی نکرده واجب است نصف مهر را بدهد.
- زنجانی: اگر مرد مدّت صیغه زن را ببخشد چنانچه با او نزدیکی کرده باید تمام مهری را که قرار گذاشتهاند به او بدهد، بلکه بنابر احتیاط اگر نزدیکی هم نکرده تمام آن را بدهد.
- سبحانی: اگر مرد مدت صیغه را ببخشد، خواه با او نزدیکى کرده یا نزدیکى نکرده باشد، باید تمام چیزى را که قرار گذاشتند به او بدهد.
- مظاهری: مرد در ازدواج موقت مىتواند مدّت را ببخشد و بخشیدن او به منزله طلاق است، ولى شرایط طلاق را ندارد و لازم نیست مثلاً در ایام پاکى باشد. [و] اگر در ازدواج دائم طلاق دهد یا در ازدواج موقت مدت را ببخشد یا مدت تمام شود، باید تمام مهر و اگر نزدیکی نکرده نصف آن را بدهد.
مساله اختصاصی
(مسأله ۲۴۳۲) مرد میتواند زنی را که صیغه او بوده و هنوز عدّهاش تمام نشده (مورد ۱) به عقد دائم (مورد ۲) خود در آورد (مورد ۳).
مورد ۲- اراکی: یا موقّت…
مورد ۳-
- خوئی، سیستانی: یا این که دوباره صیغه نماید. (سیستانی: ولی اگر هنوز مدّت ازدواج موقت تمام نشده است و عقد دائم کند، عقد باطل است مگر اینکه مدّت باقیمانده را به او ببخشد سپس عقد کند.)
- تبریزی: یا این که دوباره صیغه نماید، ولی این کار قبل از تمام شدن مدّت صیغه جایز نیست مگر آن که باقی مدّت را بر زن قبلاً ببخشد.
- نوری: یا اینکه دوباره صیغه نماید، ولی در موقعی که هنوز صیغه او است و مدّت تمام نشده است اگر بخواهد او را به عقد دائم خود دربیاورد باید اوّل مدّت او را ببخشد و سپس او را به عقد دائم خود در بیاورد.
- فاضل: انسان نمیتواند دو مرتبه با زنی که در عقد اوست ازدواج کند، لذا اگر زنی در عقد موقّت اوست، مادامی که مدّت عقد موقّت تمام نشده یا مرد آن را نبخشیده است، نمیتواند او را عقد دائم یا عقد موقّت دیگر کند و اگر عقد کند عقد دوم لغو است و بعد از تمام شدن مدّت عقد اوّل به یکدیگر نامحرم میشوند و میتوانند مجدّداً با یکدیگر ازدواج کنند.
- وحید: مرد مى تواند زنى را که متعه او بوده و مدّتش تمام شده یا به آن زن بخشیده ولى عدّه او تمام نشده به عقد دائم خود در آورد یا این که دوباره متعه نماید.
مکارم: مرد میتواند زنی را که صیغه اوست به عقد دائمی در آورد، ولی باید نخست باقیمانده مدّت را ببخشد، سپس او را عقد کند. - زنجانی: مرد نمیتواند زنی را که در ازدواج موقت وی است به عقد دائم درآورد مگر آنکه بقیه مدت ازدواج موقت را ببخشد و بعد از تمام شدن یا بخشیدن مدت متعه میتواند او را به عقد دائم خود درآورد هر چند هنوز عدهاش تمام نشده باشد.
- مظاهری: مرد مى تواند زنى را که متعه او بوده یا طلاقش داده دوباره به عقد دائم یا موقّت خود درآورد اگرچه هنوز عدّه اش تمام نشده باشد، و نیز مى تواند زنى را که با او ازدواج موقت نموده به عقد دائم خود درآورد گرچه بهتر است اوّل باقیمانده مدّت را ببخشد.
ازدواج موقت بعد از تمام شدن مدت آن، عدّه دارد (مکارم: به شرحی که در کتاب طلاق خواهد آمد) و فرزندانی که از آن متولد میشوند تمام حقوق فرزندی را دارند و از پدر و مادر و بستگان خود ارث میبرند هر چند آن زن و شوهر از هم ارث نمیبرند.
احکام ازدواج موقت؛ عقد دختر باکرهی رشیده بدون اجازه پدر
امام، تبریزی، سبحانی، نوری همدانی، مظاهری: باید با اجازه پدر یا جد پدری باشد.
بهجت: بنابر احتیاط تکلیفاً باید با اجازه پدر یا جدّ پدری باشد.
خوئی، گلپایگانی، اراکی، فاضل، خامنه ای، وحید خراسانی، صافی گلپایگانی: بنابراحتیاط واجب باید با اجازه پدر یا جد پدری باشد.
سیستانی: اگر متصدی امور زندگانی خویش نباشد باید از پدر یا جد پدری خود اجازه بگیرد، بلکه بنابر احتیاط واجب اگر متصدی امور زندگانی خویش باشد نیز باید اجازه بگیرد.
مکارم شیرازی: باید با اجازه پدر یا جد پدری باشد
شبیری زنجانی: بدون اجازه پدر یا جد پدری باطل است.
فیاض: عقد باکره رشیده بدون اذن ولیّش (پدرش) جایز نیست.
احکام ازدواج موقت؛ ازدواج موقت با زن یائسه
تمامی مراجع ازدواج موقت با زن یائسه را جایز دانستهاند همچنین زن یائسه لزومی در نگه داشتن عده پس از تمام شدن مدت صیغه موقت ندارد و میتواند بلافاصله با شخص دیگری عقد نکاح ببندد.
برگرفته از: رساله دوازده مرجع