جمهوریت–محسنحسام مظاهری نوشت:
محمد فتحالله گولن (۱۹۴۱-۲۰۲۴)، که این روزها رسانهها خبر درگذشتش را مخابره کردند، یکی از شخصیتهای ردهاول اسلام معاصر بود. سخنران و نویسندهی نامدار ترکیهای که از نمایندگان اصلی جریان «اسلام اجتماعی (مدنی)» (مهمترین بدیل اسلام سیاسی) بهشمار میرود. اسلامی که گولن چند دهه مبلغ و مروج آن بود (و خود آن را «اسلام آناتولیایی» مینامید)، اسلامی میانهرو و اهل مدارا بود که بهجای دولت و حکومت، تمرکز خود را بر تقویت جامعهی مدنی میگذاشت و بهجای کسب قدرت سیاسی، به افزایش قدرت اجتماعی و فرهنگی میاندیشید.
ثمرهی این رویکرد را در تمرکز گولن و پیروانش بر نهادهای مدنی از قبیل مدارس و دانشگاهها، مطبوعات و رسانههای دیداری و شنیداری و نیز سازمانهای عامالمنفعه نظیر بیمارستانها و خیریهها میتوان بهخوبی مشاهد کرد. نهادها و سازمانهایی که بر ارایهی خدمات با بالاترین کیفیت تأکید دارند.
اندیشهی نظاممندی که گولن ـ متآثر از آموزههای دینی بدیعالزمان سعید نورسی (۱۸۷۶-۱۹۶۰) ـ در بین هواداران پرشور و پرشمارش ترویج میکرد، با شعار «خدمت عمومی به همهی مردم» به ظهور جنبشی فراگیر و شبکهی گسترده و قدرتمند و بانفوذی از نهادهای اجتماعی خودگردان و مردمنهاد در ترکیه و بیش از ۱۰۰ کشور دیگر انجامید و توانست در دل نظام لائیک ترکیه، فرصتی برای رشد و ارتقای بدنهی مسلمان فراهم سازد. فرصتی که چند دهه بعد با ظهور نسلی از الیت مسلمان و مدرن و بهقدرترسیدن آنها در ترکیه ثمرات خود را نشان داد. بیش از هزار مدرسه در ۱۳۰ کشور دنیا تنها یکی از اجزای شبکهی مذکور و جنبشی است که گولن و آموزههایش برانگیخت.
*
پینوشت:
آغاز جنبش گولن (به ترکی: Gülen hareketi یا the hizmet) در ترکیه با اوجگیری جنبش انقلاب اسلامی در ایران همزمان بود. اولی الگویی از اسلام مدنی و اجتماعی با خاستگاه سنی – ترکیهای را در کشوری با مردمانی مسلمان و حکومتی لاییک دنبال کرد و دومی الگویی از اسلام سیاسی با خاستگاه شیعی – ایرانی را ارایه داد و برپایهی آن حکومتی دینی بنیان گذاشت. امروز نزدیک به نیم قرن از عمر این دو الگو میگذرد و هردو فراز و فرودهای بسیاری را پشت سر گذاشتهاند. دو الگویی که هرکدام پاسخی به دغدغهی “زیست مسلمانی در دنیای مدرن” بودند. و حالا زمان مناسبی است برای سنجش دعاوی، پیامدها و دستاوردها و ارزیابی میزان توفیقها و ناکامیهای هرکدام.
بیشتر بخوانید: