جمهوریت- آنها به تحمیل و ما به مقاومت عادت کردیم. ادعای من این است که دعوای هستهای ایران گفتمانی است نه امنیتی. گفتمان امنیتیسازی، گفتمان مقاومت و گفتمان تحمیل، برجام هم سر همین گرفتار شد.
به گزارش اقتصاد دان،چون در ایران و آمریکا دو گفتمان که مخالف قالب بودند، خواستند آن را پیش ببرند. در ایران گفتمان مذاکره در برابر گفتمان در مذاکره است که اسم آن را گفتمان مقاومت گذاشتهاند اما گفتمان تحمیل در آمریکا در برابر گفتمانساز و رسیدن به تفاهم است.
آمریکا و ایران نتوانستند با این گفتمانهای غالب مقابله کنند. در این شرایط به دنیای پساغرب رفتیم. دنیا این نیست که آمریکا همه تصمیمات را بگیرد. اما اطمینان میدهم که دنیایی نمیشود که چین همه تصمیمات را بگیرد.
ادراک درست از تحولات بینالمللی برای جامعه، زمامداران و نخبگان آن ضروری است. روسیه هم به خیال خودش به دنبال رقابت انرژی رفت. از یک طرف توازن راهبردی و از طرف دیگر دخالت در همه حوزههای انرژی را در پیش گرفت. بنابراین بهعنوان یک واقعیت برای مردم گفتم اما نگران و متاثر نشدم از اینکه روسها روز اول با کارخانه غنیسازی ما در برجام مخالفت کردند و گفتند ما اجازه نمیدهیم ایران برای بوشهر سوخت تولید کند.
چراکه روسیه حوزه رقابت خود را در حوزه انرژی گذاشته بود. حتی تعجب نکردم که روسها هاب انرژی خود را به ترکیه بردند. چون قرار است در این حوزه بتوانند حضوری جهانی داشته باشند. توافق مشارکت جامع راهبردی ایران و چین، قرارداد ۲۵ ساله، مباحث راهبردی ایران و روسیه و… در زمان بنده ایجاد شد. اما این استراتژیک با آن استراتژیکی که ما فکر میکنیم، فرق دارد.
این رقابت است و روابط اتحاد بین ما نیست. بگذارید اینجا فخر بفروشم. در سال ۹۵ در کتاب «دوران گذار روابط بینالملل در جهان پساغربی» نوشتیم که زمان اتحادهای دائمی تمام شد و زمان ائتلافهای موقتی است. زمانی که کیسینجر در آستانه ۱۰۰ سالگی این حرف را زد، همه آن را تیتر کردند. اعتقاد دارم که اگر دنبال اتحاد دائمی باشید، اشتباه کردهاید. چرا چین به روسیه سلاح نمیدهد؟ چون اتحادی وجود ندارد. اتحاد یعنی زمانی که متحد یک کشور در دردسر است به او کمک شود.
ادراک ما اشتباه است و فکر میکنیم روسیه میتواند متحد ما باشد، ما توقع داشتیم که قطعنامه اول ۱۶۹۶ را روسها وتو کنند، من بهعنوان سفیر میگفتم ما ۳۵ سال است که کار بینالمللی میکنیم و فرمان روسها فرمان وتو نیست، بلکه فرمان امتیازگیری است، میگفتند، نه ما متحد روسیه هستیم و آنها وتو میکنند، دیدیم که وتو نکردند و حتی رای مثبت دادند.
ادراک اشتباه بود. نه به خاطر این که روسها بد هستند، اصلاً بد و خوب در دنیا وجود ندارد. من اصلا ضدروس نیستم، در دوران وزارت ۲۸ سفر به روسیه داشتم و معتقدم ضدروس بودن برای ایران خطرناک است همانطور که ضدآمریکا بودن برای ایران خطرناک است.
ما باید دنبال منافع ملی خودمان باشیم، همانطور که روسیه هم دنبال منافع خود است. مخالفت با سلطه آمریکا حتما یکی از منافع ملی ماست اما در سلسله منافع ملی مانند تمامیت ارضی، حاکمیت ملی و رفاه اقتصادی ما نیست.
بنابراین ضدآمریکایی بودن خوب است نه اینکه به هدف اول منافع ملی تبدیل شود. دوباره روزنامه کیهان تیتر نزند که ظریف گفت من ضدآمریکایی نیستم. آمریکاییها نتوانستند جهان تکقطبی و هژمونی ایجاد کنند. ایجاد هژمونی در جهان کنونی ناممکن است، چراکه اتحادهای دائمی نابود است. از همین نتیجه میگیرم؛ منتظر قطبهای جدید نباشیم. ممکن است هر قدرت بزرگ یک قطب تعریف شود. ما قدرتهای بزرگ زیادی خواهیم داشت.
دنیا این نیست که آمریکا همه تصمیمات را بگیرد اما اطمینان میدهم که دنیایی نمیشود که چین همه تصمیمات را بگیرد. نمیتوان به عنوان عربستان به آمریکا متعهد شوید و با چین کار کنید. در حوزهای با آمریکا و در حوزه دیگر با چین کار میکنید. این وفاداریها شبکهای شده و دیگر قطبی نیست که به یک قطب وفاداری داشته باشیم. جهان به سمت جهان جدیدی پیش میرود که باید آن را بشناسیم.
آمریکاپرستی همانقدر بد است که آمریکاستیزی بد است. دلواپسی همانقدر بد است که دلشیفتگی. باید با ادراک درست به منافع ملی فکر کنیم. البته فرصتهای بسیار بینظیری را از دست دادهایم، با وجود آن ماهی را هر موقع از آب بگیریم ممکن است زنده نباشد، اما هنوز هم امکان بیشتر هست.
بیشتر بخوانید: