جمهوریت : شرق نوشت: بسیاری از نامزدهای انتخاباتی با این نیت ثبتنام کردند که در نهایت به نفع نامزد دیگری کنار بروند.
اگرچه نامزد پوششی هیچ سالی به اندازه امسال رنگ عیان و واضح نداشته است. در دورههای قبل میشد رگههایی از رقابت درونگروهی را بین نامزدهای پوششی دید و از قبل مشخص نبود که دقیقا کدام نامزدها قرار است پوشش باشند و کدامیک اصلی. امسال اما نامزدهای پوششی هم تعداد بیشتری دارند هم وضوح بیشتری. تا جایی که هم در گمانهزنیهای انتخاباتی و تحلیلهای سیاسی به نامشان اشاره میشود و هم حتی خودشان از سوی رسانهها در همین باره مورد سؤال قرار میگیرند.
معروفترین نامزد پوششی انتخابات آینده که تقریبا همه از او بهعنوان پوشش ابراهیم رئیسی یاد میکنند، سعید جلیلی است؛ چراکه هم گعدههای ائتلافساز اصولگرایی یعنی شورای وحدت و شورای ائتلاف و هم دیگر چهرههای اصولگرایی و نمایندگانشان در مجلس و کمپینهای مردمیشان بارها و بارها اعلام کردهاند که نامزد اصلیشان ابراهیم رئیسی است.
شکی هم در تأیید صلاحیت هر دو نفرشان وجود ندارد. در این صورت این سؤال باقی میماند که دلیل ثبتنام سعید جلیلی چیست؟ ابراهیم رئیسی چه نیازی به نامزد پوششی دارد؟ آیا نگرانی از اینکه نام رئیسی از صندوق رأی خارج نشود، باعث شده که فردی را برای کمک به او در مناظرات بفرستند؟
نکته قابلتأمل این است که گویا برای خود جلیلی هم مسجل است که فقط قرار است نقش یار کمکی را بازی کند تا فضای مناظره به نفع رئیسی و احتمالا با حمله به دولت مستقر گرمتر شود؛ چراکه در پاسخ به این سؤال که گفته میشود کاندیدای پوششی ابراهیم رئیسی هستید و در ازای معاوناولی کنار خواهید کشید، پاسخی مبهم و بیربط داده و گفته است: «عرصه انتخابات عرصه حضور نامزدها برای ارائه برنامههایشان و جلب اعتماد مردم است.
این اصل اساسی است که هر نامزدی باید مورد توجه قرار دهد. در هشت سال تحت عنوان «دولت سایه»، سایه به سایه تحولات کشور را دنبال کردیم و برای موضوعات مختلف و اولویتهای اصلی کشور، راهحلها و پاسخهایی را که از نظر ما بیطرف و قابل دفاع است، پیدا کردیم. اینکه بعضا اظهاراتی از سوی برخی نامزدهای محترم مطرح میشود بسیار قابل تأمل است ما باید برای چهار سال آینده مبتنیبر هشت سال گذشته برنامه داشته باشیم کشور بنگاه نیست که سرمایههایمان را به حراج بگذاریم بلکه باید روی سرمایههایمان حساب باز کنیم و با برنامهداشتن این سرمایهها را ارتقا دهیم».
اینکه چهرههایی که از تأیید صلاحیت خودشان مطمئن هستند، وارد کارزار انتخابات شوند، ستاد بزنند، هزینه تبلیغاتی کنند، زمانی از وقت مردم و رسانه ملی را به خود اختصاص دهند، درحالیکه خودشان هم مطمئناند برای نیامدن آمدهاند، بهجز فریب، تضییع حقوق مردم و بیتالمال نام دیگری دارد؟
لاله افتخاری، عضو شورای وحدت اصولگرایان اول، مدعی شده که ما نامزد پوششی نداریم اما بعد گفته اگر هم داشته باشیم، از اصلاحطلبان یاد گرفتهایم که جهانگیری را ضربهگیر روحانی کردهاند، اما ما نامزدهایمان ضربهگیر نیستند! اما چمران، نایبرئیس شورای ائتلاف اصولگرا یا رسا استراتژی واقعی اردوگاه اصولگرایی را لو داده و گفته است: «ما باید از یک نفر حمایت کنیم، اما رئیسی نباید تنها باشد و باید یک تیم باشد تا بتواند به رئیسجمهوری برود. هر که بوده و پیدا شده در انتخابات شرکت کرده است.
برای رئیسی در جبهه اصولگرا به اجماع رسیدهایم». به نظر میرسد اصولگرایان قرار است با تیم کابینه خود وارد گود انتخابات شوند و برای هر نامزد پوششی که محتمل است، در کابینه بعدی سهم و جای مشخصی داشته باشد کار ویژهای در انتخابات تعریف شده؛ مثلا برخی معتقدند سعید جلیلی قرار است حریف یا حریفان انتخاباتی رئیسی را که گزینهای مابین اصلاحطلبی و حامیان دولت فعلی هستند، در حوزه دیپلماسی و برجام به چالش بکشند.
حتی گفته میشود که زاکانی هم در صورت تأیید صلاحیت قرار است که بهطور مشخص لاریجانی را به هماوردی بطلبد. زاکانی یکی از منتقدان رئیس سابق مجلس در پارلمان، بهویژه دوره نهم بود. در صورت تأیید صلاحیت یکی، دو اصولگرای دیگر بهجز رضایی، محتمل است که دیگران هم چنین نقشی را برای رئیسی ایفا کنند.
امیرحسین قاضیزاده هم اگرچه مدعی شده مستقل است و بدون حمایت جریانی میخواهد در انتخابات شرکت کند اما او هم در صورت تأیید صلاحیت احتمالا در تیم رئیسی بازی میکند.
تنها اصولگرایی که احتمالا مانند سال ۹۶ جدا از ائتلافهای پوششی وارد عمل خواهد شد و سعی خواهد کرد که در هر دو جبهه به تنهایی بجنگد، محسن رضایی است؛ البته درباره او هم گفته میشود که سعید محمد یا رستم قاسمی ممکن است در نقش پوششی او عمل کنند، اما با توجه به محدودیت سقف تأیید صلاحیتشدهها بعید به نظر میرسد که این نامها در میان تأیید صلاحیتشدگان به چشم بخورند. این احتمال هم بسیار زیاد است که زودتر از موعد اعلام صلاحیتها به نفع نامزد اصلی کنار بکشند.