«شفافیت» شرط لازم برای اصلاحات اقتصادی است مطهری: فیلترینگ به ضرر کشور است | باید ترامپ را بپذیریم ایران تولید و انباشت اورانیوم ۶۰درصدی را متوقف کند نمایندگی ایران: پیشنهاد معرفی بازرسان جایگزین جدید را به گروسی ارائه کردیم عراقچی: ایران به گام غیرفنی اروپا پاسخ مناسب میدهد اتحادیه اروپا: به راهحل دیپلماتیک درباره موضوع هستهای ایران متعهد هستیم اقدامات جبرانی ایران در برجام، منشاء اختلافات پادمانی است پیشنویس قطعنامه ضدایرانی منتشر شد
ماجرای پرونده اولین محکوم به قصاص نفس، از آن جا آغاز شد که دو برادر به نام های ناصر و حسن بر سر قطعه زمین ارثیه ای دچار اختلاف شدند و بدین ترتیب پرونده ای برای حل مشکل در دستگاه قضایی تشکیل دادند.
همسرم بتازگی وضع حمل کرده و در خانه پدرزنم بود. مدتی بود در خانه تنها بودم. وقتی دوستم با من تماس گرفت و مرا به باغ دعوت کرد به آنجا رفتم و دو دختر نوجوان را دیدم و وسوسه شدم. من مرجان را آزار دادم اما اتهام تعرض به سیما را قبول ندارم.
دختر 15 ساله با چهره ای وحشت زده گفت: او (کرکس موتورسوار) به همراه دو نفر دیگر از دوستانش، گوشی تلفنم را ربودند و سپس به بهانه بازگرداندن گوشی تلفن مرا با تهدید چاقو سوار موتورسیکلت کردند و به مزرعه صیفی جات بردند. زمانی که فهمیدم آن ها چه نقشه پلیدی در سر دارند به گریه افتادم، التماس کردم و جیغ کشیدم که به من رحم کنند اما هیچ تاثیری در دل سنگ آن ها نداشت. او با اشاره به «کرکس موتورسوار» ادامه داد: او مرا کتک زد و از عصر تا بامداد روز بعد به من تعرض کردند به گونه ای که دیگر ...
به همه مجازاتهای مرگ یا به قول قانون «سالب حیات»، در عرف میگویند «اعدام»
جمهوریت – الناز محمدی در شبکه آفتاب نوشت: همیشه باید یک راهرو را تا ته رفت. راهرو آخر، رفتنِ آخر، دیدنِ آخر. بعد شل شدن پاهاست و به شماره افتادن نفسها و زانوهایی که خم میشوند. طناب دار که پیدا میشود، تازه انگار باور میآید که واقعاً اعدام میشوم. واقعاً مرگ تا این نزدیک، کنار […]