جمهوریت-دکتر حسن طایی، با بیان اینکه در طول حدود ۲۰ سال گذشته، تنها ۳ میلیون فرصت شغلی ایجاد شده است، گفت: برای ایجاد شغل، باید آموزش، تخصص و دانایی را توسعه دهیم، هر میزان در این رابطه کار کنیم، کم است. این مسئله با مدرک متفاوت است، بلکه باید درباره افزایش سطح دانایی و تخصص بحث کرد. مسئله دیگر افزایش مهارت آموزی، کارآموزی، کارورزی و اشتغال ورزی، گسترش محیطهای یادگیری، نوآوری و فناوری است. اصطلاحی است که میگوید مردمی که بتوانند به بانک جهانی استعدادها و مهارتها دسترسی پیدا کنند و عضو آن شوند میتوانند شاغل مولد باشند، به شرط اینکه بتوانند از آن خوب استفاده کنند. در دنیای امروز دسترسی به این بانک، کار سختی نیست و کافیست یک تلفن هوشمند داشته باشید.
دکتر حسن طایی، معاون پیشین توسعه، کارآفرینی و اشتغال وزارت کار که در سلسله نشستهای سخنی با رئیس جمهور با موضوع «اقتضائات اشتغال مولد و آینده کاری شاغلان در سیاست گذاری یک دهه آینده» در موسسه مطالعات دین و اقتصاد سخن میگفت، با بیان اینکه ۱۴ مسئله برای بحث درباره مسائل بازار کار اهمیت دارد، مبادله مصرف و فراغت را یکی از این موارد دانست و خاطرنشان کرد: اگر روزانه ۸ میلیارد افرادی که روی کره زمین زندگی میکنند یک ساعت از فراغت بیهودهشان بکاهند و آن را تبدیل به یک فراغت موثر کنند، در روز ۸ میلیارد ساعت موجبات تحول و تکامل خود و اجتماع را ایجاد خواهند کرد.
وی با بیان اینکه متاسفانه حتی در دانشکدههای اقتصاد به امر فراغت پرداخته نمیشود و بیشتر به مسئله عرضه میپردازیم؛ تقاضای نیروی کار (ایجاد شغل) و تقابل عرضه و تقاضای نیروی کار و پیامدهای آن، تصمیم گیری درخصوص میزان تحصیلات و مهارت آموزی ، سیاستهای تعیین دستمزد، چانه زنی جمعی و آشنایی جامعه کاری با فرهنگ چانه زنی، بازار کار در شرایط تبعیض، انواع بیکاری، پیشرفت تکنولوژی و بازار کار، جهانی شدن و تاثیر مهاجرت بر درآمد و بیکاری و مسئله سیاست بیمهای و قوانین حفاظت شغلی و سیاستهای بازار کار را از جمله مسائل مورد توجه دانست و تاکید کرد: وزیر کار باید این موارد را مورد بررسی قرار دهد.
اگر سند چشم انداز ۱۴۰۴ اجرا شده بود، اقتصاد ما ۴٫۷ برابر می شد
طایی با بیان اینکه ما در شرایطی نیستیم که بدون اتحادیهها بتوانیم بازار کار را مدیریت کنیم و بازار کارمان اطلاعات ناقص داشته باشد. عدم تکامل اطلاعات، بازار کار را بسیار ناقص میکند، یادآورشد: از سال ۱۳۶۶ تاکنون ۵ سری مطالعات ملی و اساسی در حوزه بازار کار صورت گرفته که من در تمام آن حضور داشتهام و ارقامی که نقل میکنم به واسطه حضور در این پژوهشها و آشنایی با آن است. از ۱۳۸۰ که طرح نیازسنجی را انجام دادیم همزمان با ما، چند گروه دیگر هم کار میکردند. همه بر اساس الگوهایی که داشتند تایید میکردند که اقتصاد ایران در سالهای آینده نیاز به ۸ درصد رشد دارد. وقتی سند چشم انداز منتشر شد، آنها هم به همین رقم اشاره کردند. برای مدت طولانی از ۱۳۸۴ تا ۱۴۰۴ برنامه این بود که سالانه ۸ درصد رشد داشته باشیم. اگر آن ۸ درصد رشد را داشتیم و در طول ۲۰ سال وضعیت ثبات داشتیم، اقتصاد ما امروز ۴.۷ برابر میشد.
کسری رشد بالایی داریم
قرار بود ۴۴میلیون شاغل داشته باشیم اما به ۲۳ میلیون نفر رسیدیم
این پژوهشگر توسعه گفت: در این صورت سال ۸۳ که تولید ناخالص داخلی کشور حدود ۵۰۰ میلیارد دلار بود، امروز به بالای ۸۰۰۰ میلیارد دلار میرسید. هیچ کدام از کشورهای اطراف ما که آن زمان از ما پایینتر بودند هنوز به ۱۵۰۰ نرسیدهاند. بنابراین ببینید ما چقدر کسری رشد داریم! این کسری رشد، خود را در عدم ایجاد اشتغال نشان داده است. اگر آن رشد به یک رشد فراگیر تبدیل میشد ما در این دوران میتوانستیم نزدیک ۱۸ میلیون فرد جدید را سر کار ببریم و ایجاد اشتغال جدید کنیم و امروز شاغلان ما به ۴۴ میلیون نفر رسیده بودند. در صورتی که در حال حاضر این رقم حدود ۲۳ میلیون نفر است.
در طول حدود ۲۰ سال، تنها ۳میلیون فرصت شغلی ایجاد شده است
طایی با اشاره به علل مشکلات صندوقهای بازنشستگی و کوچک شدن سفره مردم و افزایش فقر در کشور، گفت: اینها به این دلیل است که شغل ایجاد نشده . سال ۱۴۰۰ ما ۸۵ میلیون نفر جمعیت داشتیم، جمعیت غیرفعالمان حدود ۳۸ میلیون نفر و جمعیت فعال حدود ۲۶ میلیون نفر و جمعیت شاغلمان ۲۳ میلیون ۷۰۰ هزار نفر بوده است. ۲۰ میلیون کسری اشتغال داشتهایم، جمعیت بیکار بر اساس تعریف مضیق بیکاری ۲ میلیون و چهارصد هزار نفر بود و ۲۷ میلیون خانوار داشته ایم. از ۸۳ تا ۱۴۰۱ و در طول حدود ۲۰ سال، ۳ میلیون فرصت شغلی ایجاد شده است.
برای ایجاد شغل، باید آموزش، تخصص و دانایی را توسعه دهیم
وی ضمن تاکید بر اینکه اگر میخواهیم شغل ایجاد کنیم باید به چند نکته توجه داشته باشیم، توضیح داد: از جمله اینکه آموزش، تخصص و دانایی را توسعه دهیم. هر میزان در این رابطه کار کنیم، کم است. این مسئله با مدرک متفاوت است، بلکه باید درباره افزایش سطح دانایی و تخصص بحث کرد. مسئله دیگر افزایش مهارت آموزی، کارآموزی، کارورزی و اشتغال ورزی است. گسترش محیطهای یادگیری، نوآوری و فناوری نیز مسئله مهم دیگر است. اصطلاحی است که میگوید مردمی که بتوانند به بانک جهانی استعدادها و مهارتها دسترسی پیدا کنند و عضو آن شوند میتوانند شاغل مولد باشند، به شرط اینکه بتوانند از آن خوب استفاده کنند. در دنیای امروز دسترسی به این بانک، کار سختی نیست و کافیست یک تلفن هوشمند داشته باشید.
در تعطیلات تاریخی به سر می بریم
ما در حاشیه تاریخ هستیم
معاون پیشین توسعه، کارآفرینی و اشتغال وزارت کار با اشاره به ضرورت بهبود محیط کسب و کار و افزایش فرهنگ کار، روحیه ریسک پذیری و پرداختن به موضوعات فرهنگ کاردوستی و کار گریزی، گفت: ببینید همه جای دنیا گرم است، چرا کشور ما باید به این صورت درآید!؟ آیا هیچ پیش بینی نمیکردند و نمیدانستند!؟ چون ما باید همیشه تعطیل باشیم! البته که در تعطیلات تاریخی به سر می بریم و در واقع ما در حاشیه تاریخ هستیم.
طایی با اشاره به ضرورت رشد سرمایهگذاری و تولید ناخالص داخلی، به اهمیت بازاریابی و فروش در بازارهای داخلی و بینالمللی اشاره کرد و افزود: هیچ کشوری با بازارهای داخلیاش به جایی نرسیده است! تجارت بین الملل در شرایط مناسب ،مقوم اقتصاد است و شغل مولد به وجود میآورد.
اقتضای شغل مولد، نظام اداری تسهیلگر و کارآمد است
وی بهبود حقوق و دستمزد را از دیگر موضوعات مهم دانست و اظهارداشت: مسئله این است که برای ایجاد اشتغال در مقیاس میلیونی، لازم است به طور مستمر به اصلاح نظام اداری تسهیلگر و کارآمد برای فعالیتهای اقتصادی پرداخت. این اولین رکن کار است. اقتضای شغل مولد نظام اداری تسهیلگر و کارآمد است. دموکراسی واقعی، بروکراسی کارآمد و توسعه حقیقی، حلقههای ارگانیک یک جامعه پیشرفته هستند.
شاخص های جمعیتی ایران در سال ۱۴۱۰، چگونه اند؟
وضعیت رفاه و اشتغال در ایران ۱۴۱۰ چه شاخص هایی دارند؟
این پژوهشگر توسعه ضمن تشریح شاخصهای جمعیتی ایران در سال ۱۴۱۰ ادامه داد: در ۱۴۱۰ جمعیت ما به ۹۵ میلیون نفر میرسد و جمعیت فعال ما اگر بخواهد متناسب با معیارهای جهانی باشد و جامعه نسبتا مرفه را به ارمغان آورد، جمعیت فعال یا عرضه نیروی کار ما باید از ۲۶ میلیون فعلی به ۵۵ میلیون نفر برسد و بیش از دو برابر شود. جمعیت شاغل ما باید ۵۰ میلیون نفر باشد. نرخ بیکاری ما باید ۹ درصد و نرخ مشارکت ما باید به بالای ۷۰ درصد برسد، در حالی که اکنون این رقم حدود ۴۱ درصد است. اینها اعدادیست که اگر میخواهیم یک جامعه نسبتا قابل قبول داشته باشم، باید به آن برسیم. اگر جمعیت شاغل ما به ۵۰ میلیون نفر برسد، ضریب معیشت ما زیر دو میشود، در حالی که اکنون نزدیک ۴ است، یعنی یک نفر کار میکند و چهار نفر را تامین میکند.
شعار ایجاد یک میلیون شغل سالانه برای اقتصادی که ۱۵ سال است، یک شغل مولد ایجاد نکرده، شوخی است
طایی با بیان اینکه شعار ایجاد یک میلیون شغل سالانه برای اقتصادی که ۱۵ سال است، یک شغل مولد ایجاد نکرده، شوخی و امر محالی است، اظهار داشت: اقتصادی که از ۱۳۸۴ تاکنون به طور متوسط نتوانسته یک درصد رشد داشته باشد آیا میتواند یک میلیون فرصت شغلی ایجاد کند!؟ برای این کار باید روزی ۳۰۰ شغل ایجاد شود اینها شوخی نیست، بلکه واقعیت یک میلیون فرصت شغلی است، بنابراین فعلا برای اقتصاد ایران چنین چیزی میسر نیست. اکنون در شرایطی هستیم که بسیاری از کارگران صنعتی، کارکنان فعال و بعضی کارشناسانی که به مرحله خبرگی رسیده بودند، کارشان را در شرکتهای دولتی و خصوصی پایان دادهاند و در اسنپ یا پیکهای موتوری کار میکنند.
شاغلان همان یادگیرندگان مادام العمر هستند
معاون پیشین توسعه، کارآفرینی و اشتغال وزارت کار، ضمن اشاره به مزایایی که اشتغال مولد ایجاد میکند، از جمله اعطای شخصیت و منزلت، ایجاد چهار نوع درآمد، شامل حقوق و دستمزد، حق بیمه به سازمانهای رفاهی و تامینی، مالیات برای دولت و سود برای کارفرما، گفت: شغل مولد آغاز نوین برای یادگیری تغییرات قابل مشاهده در عرصه اجتماع است و جامعه هر روز با کالاهای جدید مواجه میشود. کالاهایی که کارگر در محل کار مدام آن را با نوآوری و بهینه سازی تولید میکند و یاد میگیرد و فرایندهای جدید تولید، کار و خدمات را به وجود میآورد. شاغلان همان یادگیرندگان مادام العمر هستند.
برنامه های جاه طلبانه با شکست مواجه می شوند
به سیاستگذاری تدریجی و نموی نیازمندیم
طایی با تاکید بر اینکه باید با طراحی سازوکاری مبتنی بر دانش نظری، خرد مدیریتی و تجربه کارشناسی، سیاست گذاری کرد، افزود: سیاستگذاری اقتصادی به هیچ وجه، جادو و معجزه نمیکند. گامها و برنامههای جاهطلبانه مانند آنچه که ما داریم و اکنون در هفتمین آن هستیم، عموما با شکست مواجه میشود. ما به نوعی سیاستگذاری تدریجی و نموی نیاز داریم به صورت انفجاری نمیشود سیاست گذاری به صورت تغییرات کوچک و تدریجی امکان موفقیت را بالا میبرد. انسجام سیاستی و مهیا کردن بسترهای نهادی برای این سیاست گذاری بسیار ضروری است.
به تدوین سیاست و برنامه ملی اشتغال نیاز داریم
وی با یادآوری اینکه مانند دیگر کشورهای جهان با روند رو به رشد جمعیت که فشار عظیمی به بازار کار تحمیل میکند، مواجهیم، تاکید کرد: ما به تدوین سیاست و برنامه ملی اشتغال نیاز داریم. به این دلیل که رشد اقتصادی به طور خودکار ایجاد شغل نمیکند، به این دلیل که بر اساس بعضی معیارها و شاخصها اعلام میکنند که اشتغال غیر رسمی تا ۶۰ درصد میرسد. نابرابری حقوق و دستمزد مسئله مهمی است و زنان حتی با سطوح عالیتری از مردان در حال ورود به بازار کار هستند. نرخ بیکاری جوانان نیز باید در نظر گرفته شود.
جامعه ما در سالهای ۱۳۱۳ تا ۱۴۱۵ یک جامعه ۱۰۰ میلیون نفری است
طایی با بیان اینکه به طور قطع جامعه ما در سالهای ۱۳۱۳ تا ۱۴۱۵ یک جامعه ۱۰۰ میلیون نفری است، در ادامه ی بررسی اقتضائات اشتغال مولد به تشریح سیاستهایی که در بازار کار تاثیراتی ایجاد میکند، پرداخت و گفت: یکی از مهمترین وظایف وزارت کار تعاون و رفاه اجتماعی، موضوع روابط کار است، اما متاسفانه امروز وقتی اسم وزارت خانه میآید، ذهن همه به سمت بنگاه های زیرمجموعه اش، صندوق بازنشستگی توسعه روستایی و شستا میرود. در حالی که اصل وزارت کار مربوط به وظایفش درباره روابط کار است. با توجه به تحولات تکنولوژی و ورود نیروهای جدید، اگر جمعیت ما به ۳۰ تا ۳۵ میلیون نفر برسد، کل شکل روابط کار ماهیتا تغییر میکند.
به گفته معاون پیشین توسعه، کارآفرینی و اشتغال وزارت کار؛ در دو سال اولی که دولت رئیسی روی کار آمده بود، بدنه کارشناسی وزارتخانهها کار نمی کردند و بیکار نشسته بودند. کم کم شروع به تکاپو کردند. بنابراین یکی از مسائل ما صرف نظر از اینکه میزان شاغلین ما چه اندازه باشند، این مسئله است و باید به این نتیجه رسید که باید با آنها چه کرد.
وی با بیان اینکه آلمان بیش از ۴۰ میلیون نفر، انگلستان بیش از ۳۰ میلیون، فرانسه ۴۰ میلیون و آمریکا بیش از ۱۷۰ میلیون شغل دارند، افزود: بر فرض که ۳۵ میلیون شغل ایجاد کردیم، مسئله این می شود که آنها را چگونه مدیریت کنیم. نباید فراموش کرد که پیشرانهای دنیای آینده که حفظ نیروها را موجب میشود تک عامله نیستند، بلکه ترکیب ظریفی از حداقل ۶ عامل هستند؛ از جمله حقوق و دستمزد، نیاز به انرژی، حفظ محیط زیست، و توجه به قتصادهای کم کربن، مسئله پیشرفت سریع علم فناوری و نوآوری و همچنین گسترش شتابان جهانی شدن و تغییرات در طول عمر و مسئله جمعیت و مهاجرت و همچنین موضوعی با عنوان نیروهای اجتماعی است. این شش عامل در کنار هم می توانند تحول بنیادی برای آینده ایجاد کنند و هم آیندهای مملو از گسستگی، بسیار پر انزوا و آواره به ما تحویل دهند.
آینده کاری شاغلان
طایی با بیان اینکه این ۶ مسئله به چهل موضوع مرتبط میشوند، به تشریح عوامل مرتبط با آن پرداخت و گفت: پیشرفت فناوری، علم و تکنولوژی به سادگی نیست. ظرفیت فناوری به صورت نمایی افزایش مییابد. در دنیای آینده حدود ۵ تا ۶ میلیارد نفر با ابزارهایی که دارند به یکدیگر متصل میشوند و شبکه وب عالمگیر میشود. با افزایش مشارکت اجتماعی در جهان، بسط فرصتهای شغلی مولد و اطلاعات و دانش جهان دیجیتالی میشود. هم شرکتهای عظیم به وجود میآیند و هم کارآفرینان، خود اکوسیستم کسب و کار را تغییر میدهند. ظهور دستیارهای هوشمند و مشاوره گرفتن از هوش مصنوعی و جایگزین شدن فناوریها به جای مشاغل جهان، زندگی و کسب و کار ما را شکل میدهند و با جهانی شدن جهان یکپارچه و تولید بیوقفه میشود.
باید به بانک جهانی استعدادها و مهارتها بپیوندیم
وی با اشاره به نقش و کارکرد اقتصادهای نوظهور، گفت: اگر بتوانیم به بانک جهانی استعدادها و مهارتها بپیوندیم، دیگر مزیت متولد شدن در آمریکای شمالی، اروپای شمالی، نیوزلند و کانادا از بین میرود. در اینجا تبلت و تلفن داریم؛ اما به شبکه وصل نیستیم. جهانی شدن، باعث ظهور گسترده مناطق فرودست در حاشیه شهرها میشود و با هر منطقی که جلو برویم، مناطق فرودست به طور گسترده در حاشیه شهرها در حال شکلگیری است.
طایی با بیان اینکه در آینده نقش زنان قوی میشود و باید انعطاف در خانوادهها افزایش یابد، ادامه داد: بسته به اینکه کجای اقتصاد جهانی قرار میگیریم، شادمانی و خرسندی برای برخی به شدت افزایش و برای برخی به شدت تنزل پیدا میکند. افزایش قیمت انرژی لاجرم اتفاق میافتد و فاجعههای زیست محیطی افراد را جابجا میکند و فرهنگی هم متناسب با این تغییرات ظهور پیدا میکند.
افراد در آینده بازارکار، باید الگوی منحصربه فرد کاری خود را تعریف کنند
معاون پیشین توسعه، کارآفرینی و اشتغال وزارت کار، افزود: نرخ رشد در گرو انسجام سیاستی تعیین نرخ ارز، تورم، بهره و دستمزد واقعی است و این کاری اصلا ساده نیست. این چهار نرخ باید درست عمل کنند. برای تعیین حداقل دستمزد ۴ مسئله باید در نظر گرفت، وضعیت اقتصادی، اخلاق و ارزش انسانی انسان و نیازهای مادی و معنوی او و وضعیت اجتماعی را در این رابطه باید در نظر گرفت. نسل جوان باید بتواند با مرتب کردن این موضوعات، زندگی به سامانی برای خود بسازد و برای بهبود زندگی کاری، فردی و سازمانی، نسل جوانی که وارد بازار کار میشوند باید از خیلی از مسائل صرف نظر و در کنار آن مهارتهای لازم را کسب کند. هر کسی در آینده بازار کار باید الگوی منحصر به فرد کاری خود را تعریف کند.
اشتغال، خروجی یک سیاست اقتصادی نیست
اشتغال محصول یک سیستم است
طایی در پایان یادآورشد: اشتغال خروجی یک سیاست اقتصادی نیست، بلکه محصول یک سیستم است. فراهم بودن بسترهای نهادی به همراه مجموعهای از سیاستها در چهارچوب یک نظام منسجم فکری و اجرایی میتواند اشتغال را برای آحاد جامعه به ارمغان آورد. اشتغال حاصل به هم پیوستن چندین جریان تحول است و نیازمند مجموعهای از سیاستگذاریها در سطوح کلان میانی و خرد است که در یک مجموعه یادگیری متقابل و همه جانبه میتواند به بهبود بازار کار و ایجاد فرصتهای شغلی بیانجامد.