به گزارش جمهوریت ؛ قاسم روانبخش، عضو شورای مرکزی جبهه پایداری حمایتش از محمود احمدی نژاد در گذشته را انکار نمی کند این را هم می گوید که احمدینژاد امروز مورد حمایت اصولگرایان نیست و پروندهاش آنقدر سنگین شده که بعید است تایید صلاحیت شود. مهم ترین بخشهای این گفت و گو را در ادامه میخوانید:
*دو جریان «اصلاحطلب» و «اصولگرا» همچنان دو جریان اصلی سیاسی کشور ما هستند و نمیتوان وجود این دو جریان را انکار کرد. البته جریان «اصلاحطلب» را میتوان ادامه جریان غربگرای ابتدای انقلاب تا کنون دانست که گاهی با عناوین «نهضت آزادی»، «جبهه ملی»، «دوم خرداد» مطرح بوده است. اصولگرایان نیز باید تلاش کنند تا در عمل و نه تنها در شعار، بر اصول خود که همان آرمانهای اصلی و اصیل انقلاب اسلامی است باقی بمانند. البته در این راه میتوان روشها و اهداف میانی را اصلاح کرد و طبق یکی ازفرمایشات مقام معظم رهبری حتی این امکان وجود دارد که در صورت لزوم، برخی اصول غیر قابل تغییر قانون اساسی نیز مورد بررسی مجدد قرار داد، مانند ریاستی بودن ریاست جمهوری یا پارلمانی بودن آن. بنده میپذیرم که در دامنه اصولگرایان امروز کسانی وجود دارند که تنها با «شعار» با این جریان همراهی داشته و در عمل با اصول تعیین شده فاصله زیادی دارند.
*من فکر میکنم در انتخابات سال ۱۴۰۰ دیگر این امکان وجود ندارد که یک فرد بتواند صرفا با تابلوی «اصلاحطلبی» یا «اصولگرایی» توفیق جدی حاصل کند زیرا مردم امروز بعد از تجارب ۴۰ سالهای که دارند به برنامهها و توانمندیهای یک کاندیدا نگاه می کنند.
*جریان سوم یعنی جریان انقلابی امروز در کشور وجود دارد؛ من پیشبینی میکنم که جریان انقلابی با ورود به عرصه انتخابات سال ۱۴۰۰ رأی و نظر مردم را به خود جلب کند. جریان انقلابی جریانی است که به اصولگرایی ناب خود را ملتزم میداند و به اصول مبانی انقلاب اسلامی و اهداف عالی آن پایبند است و بر این باور است که روشها و اهداف میانی قابلیت اصلاح دارند.
*جریان سوم همان جریان انقلابی است که در بیانات رهبر معظم انقلاب نیز به آن اشاره شده است. این جریان دارای تفکر اصولگرایی ناب است که با روش اصلاح طلبی به پیش میرود. رهبر انقلاب نیز فرمودهاند که بنده یک «اصولگرای اصلاحطلب» هستم؛ به این معنا که بنده روی اصول و مبانی تأکید دارم، اما قائل به این هستم که میتوان اهداف و روشهای میانی را اصلاح کرد.
*«قانون انتخابات» در کشور ما دچار ایراد است و مجلس وظیفه دارد که این قانون را اصلاح کند. «رجل سیاسی» از جمله مواردی است که باید مجلس شورای اسلامی بر سر تعریف آن، کار جدی انجام بدهد. رجل سیاسی نباید معطوف به این مفهوم بشود که یک فرد از نظر شهرت سیاسی جایگاه دارد، بلکه باید «توانمندی» اداره کشور، «مدیریت کلان»، «قدرت تصمیمگیری بالا» و «آشنایی با سیاست خارجی» در تعریف رجل سیاسی گنجانده شود.
*احمدی نژاد با وجود تلاشهایی که انجام میدهد این امکان را ندارد که از سد شورای نگهبان عبور کند. زیرا پرونده ایشان حتی از آنچه در سال ۹۶ بود، سنگینتر نیز شده است. در سالهای ۹۲ و ۹۶ هم همین مسیر را رفت و با معرفی آقایان «مشایی» و «بقایی» سعی در حمایت از اطرافیان خود داشت ولی به نتیجه نرسید.«رفتارها»،« شعارها» و «تفکرات» چند سال اخیر آقای احمدی نژاد به هیچ عنوان سنخیتی با تفکر اصولگرایی ناب ندارد و نمیتوان از چنین فردی برای انتخابات حمایت کرد.بنده انکار نمیکنم که در گذشته بخشی اصولگرایان از جمله خود بنده از ایشان حمایت کردهایم و در دولت نهم نیز موفقیت های چشمگیری داشت، اما داستان امروز آقای احمدی نژاد کاملا متفاوت از گذشته شده است.