جمهوریت -در کنار خرسندی از اینکه امروز چنین عزمی به پا شده، شواهد و قرائن نشان میدهد شوربختانه این موضوع مهم در تمام سالهای گذشته مورد اهمال و غفلت قرار گرفته بود. بیایید چند نکته را برای آگاهی از عمق فاجعه مرور کنیم.
یک- نقطه آغاز ماجرا اتفاقا میتواند دردناکترین بخش آن هم تلقی شود. مساله اینجاست که جریان فعلی مبارزه با فساد نه از سوی ارکان اخلاقی و انضباطی فدراسیون که با ابتکار باشگاه مس رفسنجان استارت خورده است. آنطور که از اطلاعات قطرهچکانی منتشر شده فهممان میشود، ظاهرا داستان این است که مدیران فعلی مس رفسنجان در بررسی اسناد و مدارک مالی به پرداختیهای بحثبرانگیزی بر خوردهاند که حالت رشوه را داشته است؛ پولی که ظاهرا در سال صعود این تیم به لیگ برتر، خرج تسهیل راهیابی مسیها به سطح اول فوتبال ایران شده است.
اخبار رسمی و نیز شایعات غیررسمی و گمانهزنیها نشان میدهد یک طیف وسیع در مظان پرداخت و دریافت این رشوهها بودهاند؛ از سرمربی سابق همین تیم تا رئیس پیشین کمیته داوران، مسوولان برگزاری مسابقات در لیگ برتر و دسته اول، سردبیر یک سایت پربیننده ورزشی و نیز برخی مجریان و تهیهکنندگان برنامههای تلویزیونی. اگر فقط بخشی از این خبرها هم درست باشد، ببینید که با چه موج بزرگی از فساد مواجه بودهایم. چگونه میتوان تصور کرد فلان مجری و سردبیری که مثلا از مس پول گرفته، در مقابل بقیه باشگاهها و سایر رشوهدهندگان طیب و طاهر بوده و دست از پا خطا نکرده است؟ چطور میشود باور کرد مدیری که پول گرفته تا بازیها را برای یک تیم در بیاورد، برای بقیه هم همین کار را نکرده باشد؟ وقتی یک بار لغزیدی، باز هم میتوانی سر بخوری، شاید راحتتر از قبل!
دو- مدیران فعلی مجموعه مس رفسنجان بابت آغاز این پروژه و برآشفتن خواب هیولای فساد شایسته تقدیر هستند، اما پرسش اینجاست که اگر این دوستان به حسابهای قبلی باشگاه مشکوک نمیشدند و داستان را بررسی نمیکردند، چه اتفاقی رخ میداد؟ یعنی همچنان مفسدان در کمال آسایش به کار خود ادامه میدادند؟ نقش فدراسیون فوتبال و مخصوصا کمیته اخلاق چیست؟ وزارت ورزش چطور؟ نهادهای قضایی مستقل چه؟ امروز مهمترین چهرههای اداری فدراسیون بهطور جدی متهم هستند و رسما بازداشت شدهاند؛ آیا میشود رئیس کمیته داوران و مسوول برگزاری مسابقات در معرض چنین اتهامات بنیادینی قرار داشته باشند و هیچکس در خود فدراسیون به موضوع شک نکند؟ در خوشبینانهترین حالت ممکن، این کمکاری روسای فدراسیون است که حتی از احوالات اتاقهای کناری خود هم باخبر نبودهاند.
سه- باز اینطور که شواهد نشان میدهد، موج آغاز شده از سوی باشگاه مس رفسنجان که ابتدا روی اتفاقات دو سال پیش متمرکز بوده، رفته رفته به سایر تیمها و فصلها هم کشیده شده است. روزی صد خبر در این مورد در شبکههای اجتماعی دست به دست میشود که طبیعتا تا رسمی شدن آنها نمیتوانیم به هیچکدامشان استناد کنیم. با این حال به تازگی یکی از روزنامههای رسمی کشور در گزارشی مدعی شده خداداد افشاریان به وقوع تبانی دستکم در ۱۵ مسابقه لیگ برتری و جام حذفی اعتراف کرده است. اگر فقط و فقط همین یک گزارش درست باشد، پای بسیاری از داوران، کمکداوران، مدیران و باشگاهها وسط خواهد آمد. ۱۵ بازی که فقط برای یک تیم و با یک داور برگزار نشده؛ بنابراین ببینید چه فسادی در همه این سالها در فوتبال ایران رسوب کرده بود که هیچکس هم به آن توجه نمیکرد. امیدواریم موجی که اینبار برخاسته، اگرچه دور و دیر، اما به هر حال نتیجه بدهد و به پاکسازی حداکثری فضای فوتبال ایران منجر شود.
بیشتر بخوانید: