جمهوریت-مصرف ۸۶درصدی ایران از منابع آبی تجدیدپذیر، سایه خشکسالی را سنگین تر کرده است. این در حالی است که میانگین برداشت آب های تجدیدپذیر در دنیا ۴۰درصد است. چنین مصرفی ایران را به فاجعه آبی کشانده است.
ایران به سمت ورشکستگی آبی حرکت می کند. شاخص مصرف آب تجدیدپذیر در جهان ۴۰درصد است، اما در ایران، دوبرابر این شاخص مصرف می شود و سالانه ۸۶درصد از ۱۱۴میلیارد مترمکعب آب تجدیدپذیر کشور به مصرف می رسد و به این ترتیب، کشور حرکت شتابان به سمت بی آبی مطلق را تجربه می کند. با وجود وضعیت وخیم آبی کشور، مسوولان آبی از امکان پذیر بودن صادرات آب خبر می دهند که این نیز می تواند باعث برداشت هرچه بیشتر از منابع آبی شود. توجه بیش از حد به کشاورزی که مشخصا بخشی آب بر تلقی می شود، تاثیر زیادی بر احتمال وقوع ورشکستگی آبی ایران گذاشته است.
با مصرف بالاتر از حد مطلوب منابع آبی، دشت ها و تالاب های کشور دچار خشکی می شوند و این خشکی در نهایت به ایجاد توفان های ریزگرد منجر خواهد شد؛ موضوعی که دود آن به چشم مردم و در نهایت مسوولان کشور می رود و باید هرچه زودتر برای آن چاره ای اندیشید. به اعتقاد کارشناسان محیط زیست اما ایران سال هاست که وارد پدیده ورشکستگی آبی شده است. تعریف این پدیده به آن معناست که وقتی تراز بیلان دشت های کشور منفی باشد و این روند منفی بیش از یک دهه ادامه یابد و نشانه های فرونشست زمین در سرزمین عیان شود، ایران به سمتی پیش می رود که به صورت علمی آن را به نام بدهکاری اکولوژیک می شناسند. در این شرایط، علاوه بر پدیده وقوع توفان های آلاینده و نابودی چرخه آبی کشور برای جلوگیری از آلودگی، فرونشست نیز گریبان زیرساخت ها را خواهد گرفت. بر همین اساس بود که در گزارش سال۲۰۰۵ سازمان زمین شناسی اعلام شد در جنوب غربی تهران، زمین تا ۲۶سانتی متر دچار فرونشست شده و برای اولین بار رکورد فرونشست تهران از مکزیکوسیتی بالاتر شده است.
با وجود آنکه بخش اعظمی از زمین پوشیده از آب است، تنها کمتر از ۳درصد آن، آب شیرین و قابل استفاده است، حال آنکه همین میزان اندک نیز به صورت متوازن و یکسان در میان قاره ها توزیع نشده است. ایران که در کمربندی بیابانی قرار دارد و بخش اعظمی از منطقه سرزمینی آن خشک و نیمه خشک است، ۴۰سال پیش سرانه آبی ۷هزار مترمکعبی داشت که این میزان اکنون به کمتر از ۲هزار مترمکعب رسیده است. رشد جمعیت و مصرف بی رویه آب باعث شده است تا این میزان کاهش یابد. آمارها نشان دهنده این است که سالانه ۸۶درصد از ۱۱۴میلیارد مترمکعب آب تجدیدپذیر کشور مصرف می شود. این درحالی است که براساس گزارشی از فائو، اگر بیش از ۴۰درصد منابع آب تجدیدپذیر مصرف شود، فاجعه ای رخ داده است و نباید برنامه ریزی های آبی به مصرف بیش از ۴۰درصد از آب تجدیدپذیر ختم شود؛ حال آنکه ایران بیش از دوبرابر این میزان را مصرف می کند.
ایران از ۱۰سال پیش، از شرایط نرمال گذر کرد و در حال حاضر در مرز تنش و بحران آب قرار دارد. از ابتدای دهه پنجاه، تفکری با این مضمون در کشور رواج یافت که باید در زمینه کشاورزی و توسعه آن خودکفا شد و به سمت گسترش آن حرکت کرد. در حالی که نسبت ارزش افزوده به آب مصرفی بخش صنعت در مقایسه با کشاورزی به مراتب بالاتر است، اما کشور در نهایت به سمت اولویت بخشی به کشاورزی رفت. با رشد ۱۲برابری توسعه کشاورزی و صادرات آن پس از انقلاب و جهت گیری مثبت مسوولان نسبت به این موضوع، زنگ خطر بزرگ مصرف آب در کشور به صدا درآمد. در سال های اخیر نهادها و سازمان های مختلفی گفته اند که وضعیت بی آبی باعث وقوع جنگ بر سر این منبع مهم خواهد شد؛ حال آنکه به نظر می رسد در ایران به طور کلی از جایگاه مهم این منبع خدادادی غفلت شده است.
روزگاری تفکر مهمی در کشور رواج یافت که مقصود آن، اهمیت حفظ نفت و منابع طبیعی و خدادادی برای آیندگان بود؛ غافل از اینکه شاید مهم ترین منبع خدادادی در اختیار ایرانیان، اندک ذخایر آبی باشد. در سال های اخیر و به لطف پیشرفت تکنولوژی، ایران تا حد ممکن با حفر انواع چاه ها، از منابع آبی خود بهره برده و چیزی برای آیندگان باقی نگذاشته است. سخنی معروف از بنجامین فرانکلین نقل شده که می گوید: «زمانی که چاه ها خشک شدند، ارزش آب را خواهیم دانست.» این موضوع اتفاقی است که این روزها برای ایران رخ داده است. با توجه به مصرف آبی بالای کشور، بخش اعظمی از دشت ها و تالاب های ایران به سمت خشکی حرکت کرده اند که نتیجه این خشکی، وقوع توفان های ریزگرد است. به واقع، ورشکستگی آبی ایران، احتمال افزایش آلودگی هوایی را محتمل تر خواهد کرد. چندی پیش، عیسی بزرگ زاده، سخنگوی صنعت آب کشور، از بلامانع بودن صادرات آب خبر داد و گفت: با توجه به اینکه این موضوع مشمول فشارهای سیستمی نمی شود و با تاب آوری اکوسیستمی کشور تداخل ندارد، از نظر ما مانعی برای صادرات آب معدنی نیست.
محمد درویش، فعال محیط زیست ایران در خصوص صحت موضوع ورشکستگی آبی ایران گفت: زمانی که روند تراز بیلان دشت های کشور منفی باشد و این روند منفی بیش از یک دهه ادامه یابد و نشانه های فرونشست زمین در سرزمین عیان شود، سرزمین به سمت حالتی پیش می رود که به صورت علمی آن را به نام بدهکاری اکولوژیک می شناسند و به این ترتیب، کشور به ورشکستگی آبی می رسد. اکنون بیش از چهار دهه از اعلام فهرست جدید ترین دشت های ممنوعه می گذرد. اولین بار در دهه ۴۰ و در منطقه توس در خراسان بود که دشتی، ممنوعه نامیده شد.
به گفته او، روند فعلی مصرف آب در تمام نقاط کشور ادامه دارد و در نتیجه آن، مناطق بزرگی از ایران مرکزی دچار پدیده فرونشست خواهد شد که نشان می دهد ایران به صورتی شتابان در حال از دست دادن سفره های آب زیرزمینی خود است.
وی افزود: آخرین آمار نشان می دهد که ایران ۱۵۰میلیارد مترمکعب تراز منفی آبی دارد؛ این یعنی بیشتر از چیزی که وارد سفره ها می شود، برداشت صورت گرفته است. کل میزان آب موجود در سفره های زیرزمینی ایران حدود ۲۵۰میلیارد مترمکعب بوده که در طول هزاران سال ذخیره شده است و ما در چهار دهه بیش از ۶۰ درصد آن را برداشت کردیم و این بسیار خطرناک است. این کارشناس محیط زیست در خصوص اولین نقطه ای که باعث بروز ورشکستگی آبی فعلی کشور شد، گفت: لحظه ای که ایران خواست به هر قیمتی در کشاورزی خودکفا شود و پس از آن به صادرات کشاورزی بیش از ۱۲برابری افتخار کرد، زنگ خطر بی آبی به صدا درآمد و به نوعی به جای درمان بیماری که درحال خونریزی است و انسداد مسیر خون ریزی، به اهدای خون روی آورد.
او عنوان کرد: در گزارش سال ۲۰۰۵ سازمان زمین شناسی اعلام شد که در جنوب غربی تهران، زمین تا ۲۶سانتی متر دچار فرونشست شده و برای اولین بار رکورد فرونشست تهران از مکزیکوسیتی پایتخت مکزیک بالاتر شد. تا قرن بیستم مکزیکوسیتی بیشترین نرخ فرونشست جهان را داشت که تهران رکورد آن را زد.
درویش در خصوص اینکه چرا مسوولان با اعلام ورشکستگی آبی مخالف هستند و از بیان آن اجتناب می کنند، گفت: دلیل این موضوع جایی یافت می شود که تمام سیاست های مسوولان فروش آب است. امور کشور، چه در صنعت و چه در کشاورزی، با فروش آب تنظیم می شود و اگر بخواهیم آب را محدود کنیم، این موضوع با سیاست های مسوولان در تضاد قرار می گیرد. چیدمان توسعه کشور چیدمانی آب محور است؛ در نتیجه هر صدای مخالفی که این چیدمان را زیر سوال ببرد با واکنش منفی مسوولان محیط زیستی کشور مواجه خواهد شد.
این کارشناس محیط زیست در خصوص راهکار خروج از این بحران گفت: راه حل این موضوع وجود دارد. این مساله جدی شده و مردم نتیجه آن را مشاهده می کنند. بحران ریزگرد ها، اثرات آبی و فرونشست بر زیرساخت های کشور از خانه ها و جاده ها گرفته تا دکل های برق، همگی شرایط را سخت تر و پیچیده تر از قبل کرده است. آمار ها به صورت محرمانه و غیرمحرمانه در اختیار مسوولان قرار می گیرد و آنها در جریان مشکلات آبی کشور هستند. همین چند روز پیش در سند امنیت غذایی که توسط مرکز پژوهش های مجلس منتشر شد، تاکید بر آن بود که تا سال ۱۴۱۱ باید میزان مصرف آب در بخش کشاورزی از ۸۰میلیارد مترمکعب به ۵۰میلیارد مترمکعب برسد و بخش قابل توجهی از مصرف فعلی کاسته شود؛ این یعنی مسوولان در جریان ماجرا هستند و این جراحی بزرگ در سند امنیت غذایی نیز درج شده و هرکسی که بر مسند سکان داری دولت بنشیند نیز موظف به اجرای آن است.
وی در نهایت گفت: بزرگ ترین چیزی که آینده ایران را به خطر می اندازد و موضوعی مخاطره آمیز است، افزایش ریزگردهای کوچک تر از ۱۰میکرون، نابودی تالاب ها، افزایش تراز منفی آبخوان ها و جنگل زدایی هاست. این موضوع باعث می شود شاخص های امنیتی کشور دچار مخاطره می شود. باید شرایط فعلی به عنوان یک زنگ خطر، به اتفاق و تصمیم گیری درست منجر شود و با استفاده از زیرساخت ها و همچنین توجه به انرژی های تجدیدپذیر و فعالیت های بهینه و در راستای محیط زیست، شرایط دگرگون شود.
بیشتر بخوانید: