جمهوریت- محمد صادقی گفت:همه چیز از مناظره ماه گذشته بین دکتر موسی غنی نژاد و مسعود درخشان آغاز شد، جایی که درخشان از اقتصاد اسلامی می گفت و غنی نژاد معتقد بود اصلا چنین چیزی وجود ندارد، در این مناظره درخشان همه مصائب مملکت را به گردن غنی نژاد و افکار لیبرالیستی انداخت و در مقابل غنی نژاد هم از نفوذ اندیشه های چپ بر سیاست و اقتصاد در کشور گفت.

خوشبختانه امروز روز با سرچی ساده در اینترنت و حتی مطالعه چند خط از ویکی پدیا می توان به خیلی از مسائل پی برد و دیگر دوران ادعاهای دروغین به سر آمده لیبرالیسم اقتصادی اساسا باور ایدئولوژیک به سازماندهی اقتصاد بهطور فردگرایانه است، به این معنا که تصمیمهای اقتصادی به بیشترین اندازه ممکن توسط افراد و نه نهادها یا سازمانهای جمعی گرفته شود. در لیبرالیسم اقتصادی بازار آزاد از چنان قوامی برخوردار است که به قول آدام اسمیت دست نامرئی تنظیم گر روابط خواهد بود، البته در همین شرایط دولت هم وظیفه دارد که با وجود عدم دخالت مستقیم با حاکمیت قانون شرایط را تسهیل کند. لیبرالیسم اقتصادی میتواند تا اندازه معینی حامی قانونگذاری دولتی باشد، ولی گرایش دارد هنگامی که دخالت دولت در بازار آزاد جلوی تجارت آزاد و رقابت باز را بگیرد، با آن مخالفت کند.
حال آیا بازار آزاد در ایران واقعا از چنین قوامی برخوردار است، آیا ما در کشورمان شاهد شکل گیری چنین بازاری بودیم، اصلا بخش خصوصی در کدام بخش از اقتصاد ما فعال است، آیا اقتصاد ما بخشی از سازمان تجارت جهانی یا بخشی از اقتصاد جهانی محسوب می شود، نفت و رانت و یارانه یا سیستم تامین اجتماعی ما مبتنی با کدام یک از آموزه های لیبرالیسم است؟! این ها همه سوالاتی است که آقای علیزاده و حامیان جدید اندیشه های چپ باید نسبت به آن پاسخ دهند.
متاسفانه اقتصاد ما طی چهار دهه گذشته هنوز قادر به پیدا کردن مسیر خود نشده است، اقتصاد ما حقیقتا ملقمه ای از لیبرالیسم و سوسیالیسم و سایر مکاتب فکری است که هنوز نامی برای آن یافت نشده، اما هر چه که هست آنطور که برخی ادعا می کنند هیچ نسبتی با لیبرالیسم ندارد!
بیشتر بخوانید: