جمهوریت – محسن هاشمی رفسنجانی در روزنامه شرق نوشت: «در طول نیم قرن گذشته چپگرایی مهمترین آفت و مانع توسعه در ایران بوده است، از چپ مارکسیستی دهه ۵۰ تا چپ اسلامی دهه ۶۰ و راست چپکرده دهههای اخیر، توسعه و اقتصاد قوی و برونگرای مبتنی بر تولید ثروت را یک تابو میدانستند.»
این مخالفت با توسعه اقتصادی تحت عناوین و شعارهای جذابی چون عدالتطلبی شکل گرفت اما عدالت بیشترین آسیب را از این چپگرایی دید و کسانی که میخواستند ثروت را توزیع کنند، با نابودکردن نهاد سرمایه و متوقفکردن رشد اقتصادی، جامعه را به دامن فقری انداختند که نمونه مارکسیستی آن را در بلوک شرق قرن بیستم و نمونههای ایدئولوژیک آن را در کره شمالی، کوبا و ونزوئلای فعلی مشاهده میکنیم.
این گرایشها از ابتدای انقلاب و حتی سالهای پیش از انقلاب در محافل روشنفکری و دانشگاهی و مبارزاتی ایران غلبه جدی داشت. انقلاب اسلامی در شرایطی به پیروزی رسید که دو گرایش فکری بر جامعه ایران و افکار عمومی تسلط داشتند، نخست گرایش فکری چپ متأثر از سوسیالیسم و مارکسیسم که ثروت را منفی میدانستند و سرمایه و اقتصاد باز را استثمار انسان معرفی میکردند و دوم خوانش انقلابی از اسلام که بر سادهزیستی و زهد بهعنوان ارزشهای اصلی تکیه میکردند و گرسنگی و فقر را افتخار و کمال جامعه را در عدم استفاده از وسایل رفاهی و کاهش مصرف مردم معرفی میکردند.
هاشمی که قبل از انقلاب با بازدید از کشورهای توسعهیافته اروپایی، ژاپن و آمریکا، نتایج توسعه اقتصادی را در رفاه، فرهنگ، سلامت و آموزش این جوامع دیده بود، برداشتی متفاوت از اسلام داشت، بر لامعاد له، لامعاش له، تأکید میکرد و جامعه فقرزده و گرسنه را یک جامعه اسلامی مطلوب نمیدانست بلکه جامعهای را مطلوب میدانست که ثروت، تولید و توزیع شود نه اینکه به اسم عدالت، فقر توزیع شود.
در دهه ۶۰، با پیگیری ویژه هاشمی و استدلالهایش در نمازجمعه پروژههایی مانند دانشگاه آزاد اسلامی، مترو و فاضلاب تهران، در اوج مشکلات جنگ در راستای توسعه آغاز شد و در دوره سازندگی همه کشور تبدیل به اردوگاهی برای سازندگی و عبور جامعه آسیبدیده و فقرزده ایران بهسوی جامعهای توسعهیافته شد.
برای نخستین بار و آخرین بار اقتصاد ایران در دوره سازندگی رشد دورقمی و تورم تکرقمی را در سال ۱۳۶۹ تجربه کرد؛ اگرچه کارشکنیهایی که توسط مجلس سوم چپ و مجلس چهارم راست در برنامه توسعه اول و دوم صورت گرفت و کارشکنی خارجی که با کاهش شدید قیمت نفت رخ داد، سرعت توسعه ایران را مقداری کند کرد اما روند ۱۶ ساله سازندگی که در دولت اصلاحات نیز تداوم یافت، موفقترین تجربه بلندمدت تاریخ ایران در مسیر توسعه با رشد اقتصادی متوسط شش درصد در ۱۶ سال است.
مخالفت افراطیون چپ و راست با تعدیل اقتصادی منجر به جراحیهای شتابزده بعدی مانند آبان ۹۸ شد، در حالیکه اگر به دولتهای سازندگی و اصلاحات اجازه تعدیل قیمتهای انرژی به میزان هر سال ۲۰ درصد داده میشد، اکنون وضعیت اقتصاد کشور متفاوت بود.
هاشمی ارزشهای انقلابی و اسلامی را مغایر توسعه و رفاه مردم نمیدانست و معتقد بود ما باید به اندازهای شعار دهیم و برای ارزشهای انقلاب هزینه کنیم که رفاه و زندگی مردم دچار اختلال نشود و آینده توسعه کشور به خطر نیفتد.
هاشمی امروز در میان ما نیست اما نام او در ردیف کسانی چون ماهاتیر محمد که همراه نگاه هاشمی مالزی جدید را بنا کرد، ثبت شده است و البته ماهاتیر محمد مانند هاشمی مخالفان قدرتمندی نداشت که روند توسعه در کشورش را متوقف و معکوس کنند.