جمهوریت : روزهایی در سیاست داخلی و خارجی کشور در حال تکرار است. خبرهای برجامی داغ شده و تیممذاکره کننده دولت رئیسی حالا سرنوشت یکی پرچالشترین مسائل سیاست خارجی و داخلی چند سال اخیر ایران را به دست گرفته است. روزهایی که در دولت روحانی نیز تکرار شد، اما با روزهای حال تفاوت اساسی دارد. در سیاست داخلی کشور خبری از مخالفت با تیم مذاکره کننده نیست و صدای مخالفان با برجام به شدت کمرنگ شده. از طرفی از گروهها و احزاب سیاسی اصلاحطلب کمتر خبری به گوش میرسد و در یک دستی قدرت حاکم در نهادهای مختلف دولت رئیسی کار خود را پیش میبرد.
علی مطهری نماینده پیشین مجلس بر این باور است که دولت روحانی از قدرت قانونی خود بهرهمند نبود و تاکید دارد، رویه شورای نگهبان باعث سرخوردگی سیاسی شده است. او معتقد است، مردم از جنگ قدرت سیاسیون، ضرر کرده اند.
پاسخگویی دولتهای گذشته و حال در برابر مردم را تا چه حد ضروری میدانید؟
دولتها در همان حدی که قدرت در دستشان باشد باید به مردم پاسخگو باشند. در کشور ما همیشه به این شکل نیست که یک دولت اختیارات قانونی خود را به طور کامل داشته باشد. آیا میتوان گفت دولت گذشته در ۸ سالی که حاکم بود، قدرت را کاملا در اختیار داشت؟ خیر، به این شکل نبود.
دولت روحانی چه میزان از قدرت قانونی خود بهرهمند بود؟
دولت گذشته، حدود ۶۰ درصد قدرت قانونی خود را در اختیار داشت و بقیه قدرت، بیشتر در دست نهادهای دیگر بود. اگر قدرت کاملا در دست دولت گذشته بود و دست دولت در تصمیمگیری باز بود، برجام به این سرنوشت دچار نمیشد.
آیا گروههای سیاسی نباید انتقاد از خود داشته باشند؟ حامیان دولت گذشته چند وقتی است که سکوت کردهاند. علت سکوت را چه میدانید؟
در بین دو گروه اصلاحطلب و اصولگرا افراد و احزابی هستند که از گروه و جناح خود انتقاد میکنند و مسئولیت پذیر هستند. اگر گروهی سکوت کردهاند شاید به این علت باشد که دیگر امیدی به بازگشت به قدرت سیاسی ندارند و تصور میکنند راهی برای ورود آنها به حاکمیت نیست و دیگر نمیتوانند مؤثر باشند.
این ناامیدی ریشه در کجا دارد؟
با روشی که شورای نگهبان در پیش گرفته و در انتخابات ریاست جمهوری و مجلس شاهد آن بودیم، میتوان ریشه این سرخوردگی را دید. دیگر برای افراد مستقل و آزادهای که اهل فکر و اظهارنظر هستند جایی در سیاست کشور نیست مگر این که نظام رویه خود را تغییر دهد. شرایط به شکلی شده که فقط افراد مشخص میتوانند وارد مجلس، دولت و نهادهای دیگر شوند، افرادی که نظرات رسمی نظام را تکرار کنند و از خودشان نظری نداشته باشند. به همین دلیل انگیزهای برای بسیاری از افراد وجود ندارد که بخواهند مشارکت سیاسی داشته باشند.
اکنون که تمامی نهادهای قدرت در دست یک جریان مشخص متمرکز شده، عملکرد آنها را چگونه ارزیابی میکنید؟
در شرایط فعلی که مجلس و دولت در دست یک گروه خاص است، دیگر بهانهای ندارند که بخواهند بگویند اجازه ندادند ما کار کنیم. دولت گذشته تا حدودی میتوانست این حرف را بزند که اجازه کار کردن ندارد، چون کارشکنیهایی علیه او انجام میشد، اما دولت فعلی درآینده نمیتواند این ادعا را داشته باشد.
تفاوت رویکرد با توجه به تغییر موازنه قدرت، خود را در کجا نشان داده؟
همین برجامی که مخالفان علیه آن تبلیغات بسیار کردند حالا میبینید خود آن مخالفان در حال بازگشت به برجام هستند. اگر توافقی صورت بگیرد، مطمئن باشید نه موشکی هوا میشود، نه آن را آتش میزنند و نه آن را خسارت محض معرفی میکنند، چون خودشان توافق میکنند. اصلاً مشکلشان همین بود که توافق باید به دست ما انجام شود.
علت این تغییر رویه چیست؟
اینها ناشی از کم تقوایی است و نشان از این دارد که تقوا میان سیاستمداران ما کم است. از نظر این افراد برجام خوب است اگر خود آنها توافق را انجام دهند، و برجام بد است اگر رقیب آنها انجام دهد و در این صورت تلاش میکنند آن را منهدم کنند. آن زمان همین کار را انجام دادند. برجام توافق خوبی برای کشور بود و در دو سالی که تا حدی اجرا شد آثار خوبی داشت و باعث رونق اقتصادی شد، نرخ رشد اقتصادی بالا رفت و تورم پایین آمد، اما دیدیم که چگونه زمینه انهدام آن را فراهم کردند.
مردم در این بازی سیاسی چه نقشی دارند؟
جنگ قدرت به ضرر مردم است. در این چند سال، بخشی از آنچه مردم تحمل کردند ناشی از جنگ قدرت بود. سیاسیون ما باید تقوای الهی و سیاسی پیدا کنند و مصالح انقلاب، مردم و کشور را بر منافع خود ترجیح دهند و صرف تصاحب قدرت هدف آنها نباشد.