جمهوریت – مرضیه حاجیپور ساردویی دکترای مدیریت رسانه در روزنامه رسالت نوشت :
یکی از کارکردهای کلیدی رسانههای خبری «کمک به آگاهی شهروندان» است. برای اینکه رسانههای خبری این وظیفه را به درستی انجام دهند، یک پیشنیاز مهم این است که آنها اطلاعات را آزادانه و مستقل در اختیار مردم قرار دهند. اما این، به تنهایی کافی نیست. موضوع قابل اهمیت کلیدی دیگر این است که مردم به رسانههای خبری که استفاده میکنند، اعتماد داشته باشند.
بنابراین، رسانهها منبع اصلی اطلاعات عمومی هستند و اعتماد مردم به اخبار مکانیسمی حیاتی در انسجام اجتماعی محسوب میشود و انسجام اجتماعی، بیتردید، در ملتسازی نقش مهمی دارد. در سالهای اخیر، رشد گسترده رسانههای جدید (به عنوان مثال، پورتالهای خبری اینترنتی) تغییرات عظیمی را در نحوه انتقال اطلاعات ایجاد کرده و بسیاری از فضای رسانههای سنتی را نشخوار کرده است. در کل میتوان گفت، افراد معمولاً از مسیرها یا پلتفرمهای مختلفی برای دسترسی به اخبار استفاده میکنند ـ مانند وبسایتها یا برنامههای خبری، رسانههای اجتماعی، رسانههای شنیداری ـ دیداری یا رسانههای چاپی و در میزان استفاده مردم از رسانهها نه تنها تغییری ایجاد نشده، بلکه میتوان گفت با ورود و ظهور رسانههای اجتماعی افزایش هم یافته است.
اما روند اعتماد به رسانهها و اخبار رسانهها در طول زمان یک روند کاهشی بوده است. تقریباً ۴ دهه پیش بین ۶۰ تا ۷۰ درصد مردم به رسانهها که در انواع چاپی، دیداری و شنیداری بودند، اعتماد «بسیار» یا «بسیار زیادی» داشتند. اما این میزان اعتماد در تقریباً چهار و نیم دهه، به ۱۵ تا ۲۰ درصد کاهش یافته است.
این خبررسانی و مسیر جهنمی آن، در انواع رسانه، مسلماً نشاندهنده چیزی است. اما چه چیزی؟ استناد به کاهش تقریباً جهانی در اعتماد نهادی به رسانه به عنوان یک نهاد، نشاندهنده فراگیر شدن «قولنج» عمومی در زندگی و جامعه جهانی است. بهترین توضیح برای این ریزش یکنواخت ممکن است این باشد که ما در عصری زندگی میکنیم که انتقادات شدید و زیادی نسبت به رسانه در آن وجود دارد؛ این در مقایسه با دورههای قبل است که هیچ عیب یا ایرادی به رسانه گرفته نمیشد.
امروزه سیاستمداران، فعالان و حتی خودِ مطبوعات همگی نسبت به نهاد رسانه انتقاد دارند. اگر مردم اعتماد خود را به این نهاد از دست دادهاند، چگونه به این مرحله از بیاعتمادی رسیدهاند؟ به جرأت میتوان گفت که آنها بسیاری از انتقادات نسبت به رسانه، از هر نوع، را در سایر رسانهها و از بیان و گفتمان سیاستمداران و فعالان سیاسی یاد گرفتهاند. در این محیط، حتی مردم عادی هم تبدیل به قاضی شدهاند که به راحتی میتوانند انواع رسانه را به دادگاه مطبوعات ببرند و سیاستمداران غافل از این هستند که در این فرآیند همان اعتماد عمومی به رسانه در حال آسیب دیدن است.
برخی از منفیبافیها نسبت به مطبوعات ناشی از صحبت تعداد زیادی از اعضای طبقه سیاسی است. سیاستمداران مدتها است که مطبوعات را مقصر کاستیها و ناکامیهای خود میدانند. در عصر قطبی شده ما ـ به ویژه در دورانی که افسانههای اینترنتی در حال ازدیاد و مردم در تلاش برای تشخیص خبر از فسانه هستند ـ جای تعجب نیست اگر بسیاری مشتاق باشند رسانهها را نادیده بگیرند.
از سوی دیگر، رسانههای اجتماعی یک اکوسیستم خبری تقریباً جدید محسوب میشوند و از نظر جمعیتی، افرادی که بیشتر به این رسانهها برای اخبار متکی هستند، نسبت به افرادی که عمدتاً از چندین پلتفرم دیگر استفاده میکنند، در رده سنی جوانتر قرار دارند و بیشتر از گروههای به حاشیه رانده شده یا گروههایی هستند که احساس محرومیت میکنند و معتقد هستند سایر رسانهها به اندازه رسانههای اجتماعی به مسایل و مشکلات آنها نمیپردازد.
سوم اینکه، منابع خبری جعلی اغلب سازمانهای رسانهای جریان اصلی را به تعصب و بیکفایتی متهم میکنند. شاید مهمتر از آن، داستانهای هیجانانگیز و ساختگی باشد که قالب روزنامهنگاری را تقلید میکنند و میتوانند به اعتبار همه محتوای خبری آسیب بزنند. با توجه به این موضوع، روزنامهنگاران و محققان رسانه ابراز نگرانی کردهاند که قرار گرفتن در معرض اخبار ساختگی باعث کاهش اعتماد مردم به مطبوعات میشود. از این رو، در عصر «همهگیری رسانهای»، ترویج «شهروند خبرنگاری» و شیوع «اخبار جعلی»، به نظر میرسد که روزنامهنگاری به عنوان یک حرفه بیش از هر زمان دیگری مظلومانه مورد انتقاد قرار گرفته است. این احساس بیاعتمادی نسبت به رسانه یا روزنامهنگار با انتشار اطلاعات نادرست دامن زده شده، «اخبار جعلی» به عنوان یک «سلاح سیاسی» استفاده میشود. محققان دانشگاه نیویورک و گرنوبل آلپس در ماه سپتامبر تحقیقی منتشر و در آن اعلام کردند که «اخبار جعلی شش برابر بیشتر از محتوای اطلاعات تأیید شده در فیس بوک تعامل ایجاد میکند».
نهایت اینکه، این یک واقعیت ثابتشده است که مردم تمایل دارند اطلاعات سازگار با نگرش خود را دریافت کنند و در هنگام مواجهه با اطلاعات چالشبرانگیز و ناهمخوان با نگرش خود درگیر شک و تردید میشوند.
توجه داشته باشیم بازسازی اعتماد یک فرآیند طولانی مدت است و به تعهد و مسئولیتپذیری سازمانهای رسانهای، پلتفرمها و مصرفکنندگان رسانه در طول سالیان متمادی نیاز دارد که انسجام و اتحاد یک ملت را شکل میدهد.
بیشتر بخوانید: