جمهوریت : دکتر ادبی کارشناس مجری برنامه سوفیا که در زمینه مطالعات بین الادیانی و مباحث عرفان اسلامی کارنامه درخشانی دارند ، برنامه این هفته که درباب شناخت ابعاد مختلف شخصیتی آیت الله شاه آبادی بود ، بحث را اینگونه آغاز کردند :
آیت الله شاه آبادی شخصیت مهمی در عرفان اسلامی است بسیاری از بزرگان در محضر ایشان آموزش دیده اند دکتر قهرمانی نژاد قدری از زندگی و آراء ایشان بفرمایید.
وی پاسخ داد : آیت الله شاه آبادی اصفهانی در نوع خود بی نظیر و بی بدیل بود به دوعلت ، اول اینکه با عموم مردم در جامعه ارتباط داشتند و دلیل دیگر آنکه ایشان در اوج عرفان و معرفت با طاغوت زمان خود برخورد می کردند. وی با مسائل کشوری و اجتماعی به طور مستقیم برخورد داشتند .
بیشتر اوقات وقتی سخن از شخصیت های عرفانی به میان می آید در ذهن همه تصویر افرادی می آید که در انزوا هستند و به شاگردپروری مشغولند و سمت اجتماع نمی روند اما آیت الله شاه آبادی اینگونه نبودند.
عرفان ایشان طاغوت ستیز بود . «أن اعبدوا الله و اجتنبوا الطاغوت» این تعبیری است که در قرآن به کاربرده شده است یعنی این دو مفهوم «أن اعبدوا الله» و «اجتنبوا الطاغوت» به دنبال هم بیان شده است به همین علت عرفان ایشان را طاغوت ستیز می دانم .
دکتر ادبی بحث را با دکتر منصوری لاریجانی از اساتید برجسته کشور اینگونه پیش میبرد که :
ما عرفان آیت الله شاه آبادی را عرفانی فعالانه و جهادی می بینیم عرفانی که رمز و سخن اش آن است که در فضایی قرار بگیریم که بتوانیم این عرفان را در زندگی اجرا کنیم .
آیا این منش و روش به عنوان شیوه ای در عرفان وحدت وجودی مطرح است یا آیت الله شاه آبادی این برداشت را در رفتار خود به تحقق رساندند؟
دکتر منصوری لاریجانی می گویند :
این موضوع همیشه مطرح است افرادی که وارد سیر و سلوک می شوند باید تارک دنیا شوند درحالیکه عرفان اسلامی رویکردی اجتماعی و سیاسی دارد که در آیات قرآن و احادیث نیز به آن اشاره شده است .
در اسفار اربعه ملاصدرا در سفرچهارم باید سالک سیر بالحق فیالخلق بکند بنابراین در این سیر باید از همه ی آحاد مردم دستگیری کند و خداوند وجلوه های ربوبی را به همه ی مردماننشان دهد و خود سالک نیز موظف است در خدمت مردم باشد.
بنابراین جهت عرفان اسلامی به سمت اجتماع است ، عرفانِ انزوا و خلوت نیست . درست است که عزلت برای خود شخص است تا ساخته شودو سپس زمانیکه به تعبیر ملاصدرا در سفر چهارم قرار گرفت ، تکلیف سیاسی اجتماعی نسبت به عموم مردم پیدا می کند.
در واقع می توان رفتار آیت الله شاه آبادی را ناظر به عرفان وحدت وجود دانست وقتی آدمی به جایی برسد که هر راهی جز خداوند بی راهه است باید دیگران را نیز به این مسیر و شناخت از خداوند دعوت نماید .
امیرالمومنین علی (ع) در خطبه ای از نهج البلاغه می فرمایند :
آن ها که هدایت مردم را بر عهده دارند باید
«نَفْسُهُ مِنْهُ فِی عَناءٍ، وَ النَّاسُ مِنْهُ فِی راحَهٍ » ، یعنی باید خود را به رنج بیفکنند تا مردم در آسایش باشند.
دکتر ادبی این پرسش را با دکتر منصوری لاریجانی که از شاگردان برجسته علامه حسن زاده آملی هستند مطرح می کنند که آیا شما روش عرفانی آیت الله قاضی را هم جهادی می دانید یا روش عرفانی که منش و سلوک را به نحو دیگر تعریف میکند؟
ایشان می گویند : این روش فقط مختص آیت الله شاه آبادی نیست از زمان ملاصدرا ، تمام شاگردان او در این فضا بودند .
تمام مشرب آیت الله قاضی نیز این است که با ظلم کنار نمی آید . هیچ عرفان شیعی سازش با ظلم و ظالم را در خود ندارد .
عبارت زیبایی را از علامه حسن زاده آملی در این باره نقل می کنم:
کسی که با طاغوت درونش جنگیده ، خونین شده، اشک ها ریخته ، عمرش را گذاشته ، خون دل ها خورده و سحرها بیدار نشسته است چگونه با طاغوت بیرون نمی جنگد؟!
اقتضا دارد کسی که با نفسش مبارزه کرده است با طاغوت های بیرون نیز بجنگد.
بنابراین همه ی عرفای شیعه حتی آنهایی که مثل محی الدین ابن عربی و غیره به لحاظ مذهب شیعه نبودند اما در معرفت شیعه بودند همین مسیر را پیش می گیرند . محال است کسی که مدار ولایت را مدار هدایت مردم قرار می دهد با طاغوت هایی که در جامعه وجود دارند مبارزه نکند.
دکتر ادبی که از ابن عربی پژوهان مطرح کشور است در تصدیق کلام دکتر منصوری لاریجانی می گویند این تعبیر شما که در معرفت ، شیعه بودند پاسخ بسیاری از دوستانی است که در یک خط و مرزهای متعصبانه به این موضوعات می نگرند.
دکتر منصوری لاریجانی ادامه می دهند که امام(ره) می گفتنداستاد ما وقتی آیه شریفه ی «هو الاول و الآخر و الظاهر و الباطن و هو بکل شئ علیم» را می خواندند گویی باده ی معرفت را سر کشیده اند و ایشان نه تنها خود از این تعابیر مست می شدند ما را نیز از خود به در می کردند.
ابعاد شخصیتی مرحوم آیت الله شاه آبادی بسیار وسیع تر از آثاری است که از خود به جای گذاشته است ، ایشان تاثیرات مستقیمی در تفکر و ایجاد انقلاب اسلامی در اندیشه امام (ره)داشتند.
در ادامه برنامه دکتر ادبی بحث را به این نحو با آیت الله محمد علی شاه آبادی که نوه مرحوم آیت الله شاه آبادی بزرگ هستند پیش گرفتند که از آیت الله شاه آبادی درباب منش اخلاقی و رفتاری ایشان که شما شاهد تبلور آن درخاندان ایشان هستید نکاتی را بفرمایید.
وی پاسخ داد : ایشان در عین آنکه در عرفان نظری بی بدیل بود در عرفان عملی، سیر و سلوک ها و تربیت هایی که داشتند بسیار عمیق بود . مرحوم حاج آقا محمد ، عموی بنده نقل می کردند که ایشان چندین چله در نجف داشتند که عنایاتی به ایشان شده بود.
ایشان توجه به عموم مردم و به ویژه جوانان داشتند. حاج آقا محمد خاطره ای را از امام خمینی (ره) نقل
می کردند که :
ما درس آقا می رفتیم بعد که بیرون می آمدیم بعد از ما طلبه ای جوانی تنهایی پیش آیت الله شاه آبادی
می رفت. متوجه شدیم که او حاشیه ملاعبدالله را در محضر ایشان درس می گیرد . ما تلاش کردیم که طلبه ی جوان را از این کار منصرف کنیم که وقت شریف آیت الله شاه آبادی را برای این درس ساده (حاشیه ملا عبدالله) نگیرد. او حاضر نشد که از این کار منصرف شود . مرحوم امام فرمودند ما سعی کردیم آیت الله شاه آبادی را از این کار منصرف کنیم اما ایشان نیز نپذیرفتند و فرمودند: «یک انسانی از من یک درخواستی کرده است ، من با توجه به وقتی که داشته ام دیدم می توانم این درخواست را انجام بدهم شما هم اعتراض نکنید »
ایشان در جذب جوان ها و درخواست های مردم اصلا بی تفاوت نبودند .گاهی سرپا ایستاده بودند ،یک نوجوان از ایشان سوالی داشت ، ایشان سرپا می ایستادند و با دقت پاسخ او را می دادند.
دکتر ادبی بحث را با دکتر قهرمانی نژاد اینگونه پیش گرفتند کهاین منش اخلاقی با آن علو شأن و جایگاه برتر عرفانی و علمی ، با عموم مردم از سر یک رفتار کاملا پدرانه و رفعت عالمانه منشی را از خود محقق می کند که این منش زبان زد بشود . نگاهی که آیت الله شاه آبادی در رفتارخودشان ایجاد می کنند در شاگردانشان مثل امام (ره) نیز دیده می شود ، مقداری از این تبلور خصوصیات اخلاقی در منش آیت الله شاه آبادی با نگاه به زمینه های تاریخی برای ما بفرمایید.
ایشان پاسخ دادند بنده خاطره ای را از آیت الله نصرالله شاه آبادی فرزند آیت الله شاه آبادی نقل می کنم :
من خوابی دیدم که جنگی بین ایران و یک کشور کفر اتفاق افتاده است که فرمانده سپاه ایران امام حسین (ع) هستند و یکی از بستگان ما هم در این جنگ کشته می شود . یک بار که امام (ره) به نجف آمدند این خواب را برای ایشان تعریف کردم. ایشان چندین بار لا اله الا الله گفتند. من عرض کردم علت این لا اله الا الله ها چیست؟ حضرت امام پاسخی نمی دادند .چندین بار اصرا کردم تا فرمودند این ها اتفاق می افتد. حکومت ایران در اختیار ما قرار می گیرد و این جنگ هم رخ می دهد و این ها تفکیکی است که مرحوم پدر شما بر ما ترسیم کردند *
(*این متن درست خاطره است که در اواسط برنامه توسط نوه آیت الله شاه آبادی در قسمت هایی تصحیح شد)
من این را با اطمینان عرض میکنم که انقلاب اسلامی ما محصول کار آیت الله شاه آبادی است .
دکتر ادبی که در زمینه آموزش و پژوهش مفاهیم اسلامی پر سابقه هستند بحث را با دکتر منصوری لاریجانی اینگونه ادامه دادند :
سر خدا که عارف سالک به کس نگفت ، این سری که میان استاد و شاگرد در جریان است و از غیب الغیب گویی آیت الله شاه آبادی به تعبیر ابن عربی از عین ثابته امام (ره) چیزی را مطرح می کند که در آینده قرار است محقق شود ، چقدر این ارتباط عمیق و وسیع است ؟ قدری درباره این موضوع برای ما صحبت بفرمایید.
ایشان گفتند : حضرت امام (ره) ارادت ویژه ای به استادشان مرحوم شاه آبادی داشتند . استادشناسی و قدرشناسی را باید از ایشان یاد گرفت.
حضرت آیت الله شاه آبادی و امام (ره) کتاب های بزرگان اخلاقی را خوانده بودند و این کتاب ها بیشتر علم اخلاق است ولی در مکتب عرفانی بزرگان ما مثل ملاصدرا و ابن سینا ، عرفان اسلامی و فلسفه اسلامی در حکمت بهم گره می خورند .
کتاب مفتاح السعاده و منازل السالکین آیت الله شاه آبادی پر از نکات و سیره ی اهل بیت است . ایشان در آثارشان اخلاق کاربردی را به سیره اهل بیت گره زدند .
دستورالعمل های ایشان برای سالکین همه از آیات قرآن به ویژه آیات آخر سوره فرقان بود. سیره عملی این بزرگان چیزی جز قرآن و سیره اهل بیت نیست.
امام (ره) شیفته سلوک آیت الله شاه آبادی بود . ایشان می فرمودند: من دوست دارم زمانیکه در سحرها نشستم ، دل من می شکند، آه در قلبم شعله می کشد و اشک از چشمانم جاری می شود در آن لحظه خدا جان من را بگیرد و آتش هوی در من خاموش بشود.
امام (ره) این موضوع را در کتاب دیوانشان آورده اند . ۱۸غزل از غزلیات امام متأثر از آیت الله شاه آبادی است.
نوه آیت الله شاه آبادی در ادامه افزودند : امام (ره) همه ی مدرس های آیت الله شاه آبادی را شرکت می کردند چون معتقد بودند در هر مدرس یک نکته ی خاص می گویند .
در ادامه دکتر ادبی از دکتر یار حسینی خواستند تا درباره ی عنوان فیلسوف فطرت که برای آیت الله شاه آبادی استفاده می شود توضیحاتی را بگویند .
ایشان پاسخ دادند : از نکات اصلی که امام (ره) درباره آیت الله شاه آبادی مطرح می کردند آن بود که ایشان بسیاری از مسائل و معارف را براساس آیه فطرت و اصالت صفت انسان مطرح می کردند .
آیت الله شاه آبادی با مردم عام مسائل عرفانی سطح بالا را مطرح می کردند و می گفتند اینان فطرتشان پاک است و هر کس در حد خودش دریافتی را از عرفان دارد که مبنای رفتاری امام (ره) نیز در انقلاب اسلامی و جلسه های عمومی با مردم به همین گونه بود.
آیت الله شاه آبادی به دنبال پرده برداری از فطرت وجود انسان بود . ایشان به مسائل فلسفی و عرفانی مسلط بودند و مخاطب را با احیای فطرتش مورد لطف قرار می دادند.
دکتر ادبی در ادامه موضوع فیلسوف فطرت بودن را از وجه دیگری با دکتر قهرمانی نژاد مورد بررسی قرار دادند ایشان این پرسش را مطرح کردند که جوانب زندگی امام (ره) با ظهور و بروز رفتارهای آیت الله شاه آبادی در موضوع فطرت عجین شده است ثمره این وجه چیست؟
ایشان پاسخ دادند : امام خمینی (ره) ویژگی فیلسوف فطرت بودن آیت الله شاه آبادی را در حدیث ۱۱از کتاب چهل حدیث بیان می کنند . امام خمینی (ره) طبق این حدیث معتقدند که مردم فطرتاکمال جو هستند اما در مصداق اشتباه میکنند . براساس فطرت آدمیان، مبدأ الله است و مقصد لقاء الله است .
در ادامه حجت الاسلام شاه آبادی افزود که پدربزرگشان درباره امامت و نبوت نیز همین نظر فطرت را داشتند . از منظر ایشان سیر و سلوک بدون توجه و توسل به اهل بیت به ویژه حضرت زهرا (س) و امیر المونین (ع) امکان پذیر نیست .
ایشان می گفتند سحرها بیدار باشید حتی اگر اهل عبادت نیستید . همان کاری که علاقه دارید انجام دهید سحره زمان ارزشمندی است.
در بخش پایانی دکتر ادبی از دکتر یار حسینی خواستند که درباره اساتید آیت شاه آبادی بگویند.
دکتر یار حسینی گفتند : ایشان تا ۱۲سالگی از برادر و پدرشان واساتید اصفهان استفاده کردند سپس به تهران آمدند و از محضر اساتید بزرگوار آن زمان میرزا ابوالحسن جلوه ، میرزا هاشم اشکوری گیلانی و آیت الله میرزا محمد حسن آشتیانی کسب فیض کردند . از میرزا عبدالرزاق بغایریریاضیات را یاد گرفتند . سپس به نجف رفتند و هفت سال در محضر آیت الله آخوند خراسانی تلمذ نمودند و آیت الله میرزا شیرازی که در دادن اجازه اجتهاد بسیار احتیاط می کردند و در طول عمرشان فقط به شش نفر اجازه اجتهاد دادند به ایشان هم اجازه اجتهاد دادند.
دکتر قهرمانی نژاد به عنوان آخرین نکته افزود:
آیت الله شاه آبادی در زمینه فلسفه و عرفان از میرزا ابوالحسن جلوه تاثیر پذیر بودند.
و همان طور که امام (ره) عصاره آیت الله شاه آبادی است ، آیت الله العظمی خامنه ای عصاره امام (ره) است.
تهیه کننده موژان گرجی